-
عیبی نباشد از تو که بر ما جفا رود
مجنون از آستانه لیلی کجا رود
-
گر من فدای جان تو گردم دریغ نیست
بسیار سر که در سر مهر و وفا رود
-
ور من گدای کوی تو باشم غریب نیست
قارون اگر به خیل تو آید گدا رود
-
مجروح تیر عشق اگرش تیغ بر قفاست
چون می رود ز پیش تو چشم از قفا رود
-
حیف آیدم که پای همی بر زمین نهی
کاین پای لایقست که بر چشم ما رود
-
در هیچ موقفم سر گفت و شنید نیست
الا در آن مقام که ذکر شما رود
-
ای هوشیار اگر به سر مست بگذری
عیبش مکن که بر سر مردم قضا رود
-
ما چون نشانه پای به گل در بمانده ایم
خصم آن حریف نیست که تیرش خطا رود
-
ای آشنای کوی محبت صبور باش
بیداد نیکوان همه بر آشنا رود
-
سعدی به در نمی کنی از سر هوای دوست
در پات لازمست که خار جفا رود
عیبی نباشد از تو که بر ما جفا رود
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/عیبی-نباشد-از-تو-که-بر-ما-جفا-رود
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)