-
ما در خلوت به روی خلق ببستیم
از همه بازآمدیم و با تو نشستیم
-
هر چه نه پیوند یار بود بریدیم
وان چه نه پیمان دوست بود شکستیم
-
مردم هشیار از این معامله دورند
شاید اگر عیب ما کنند که مستیم
-
مالک خود را همیشه غصه گدازد
ملک پری پیکری شدیم و برستیم
-
شاکر نعمت به هر طریق که بودیم
داعی دولت به هر مقام که هستیم
-
در همه چشمی عزیز و نزد تو خواریم
در همه عالم بلند و پیش تو پستیم
-
ای بت صاحب دلان مشاهده بنمای
تا تو ببینیم و خویشتن نپرستیم
-
دیده نگه داشتیم تا نرود دل
با همه عیاری از کمند نجستیم
-
تا تو اجازت دهی که در قدمم ریز
جان گرامی نهاده بر کف دستیم
-
دوستی آنست سعدیا که بماند
عهد وفا هم بر این قرار که بستیم
ما در خلوت به روی خلق ببستیم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/ما-در-خلوت-به-روی-خلق-ببستیم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)