من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/من-چه-در-پای-تو-ریزم-که-خورای-تو-بود

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)

  1. من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود

    سر نه چیزست که شایسته پای تو بود

  2. خرم آن روی که در روی تو باشد همه عمر

    وین نباشد مگر آن وقت که رای تو بود

  3. ذره ای در همه اجزای من مسکین نیست

    که نه آن ذره معلق به هوای تو بود

  4. تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من

    هیچ کس می نپسندم که به جای تو بود

  5. به وفای تو که گر خشت زنند از گل من

    همچنان در دل من مهر و وفای تو بود

  6. غایت آنست که ما در سر کار تو رویم

    مرگ ما باک نباشد چو بقای تو بود

  7. من پروانه صفت پیش تو ای شمع چگل

    گر بسوزم گنه من نه خطای تو بود

  8. عجبست آن که تو را دید و حدیث تو شنید

    که همه عمر نه مشتاق لقای تو بود

  9. خوش بود ناله دلسوختگان از سر درد

    خاصه دردی که به امید دوای تو بود

  10. ملک دنیا همه با همت سعدی هیچست

    پادشاهیش همین بس که گدای تو بود

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)

  • چگل

    چِگِل
    نام شهریست از ترکستان که مردم آنجا بغایت خوش رو می باشند، و در تیراندازی عدیل و نظیر ندارند.