-
-
هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد
هر که محرابش تو باشی سر ز خلوت برنیارد
-
هر کسی که چیزی را دوست دارد، جان و دلش را در خدمت آن قرار میدهد؛ هر کسی که روی نمازش تو باشی، سرش را از خلوت با تو بلند نمیکند.
-
-
-
روزی اندر خاکت افتم ور به بادم می رود سر
کان که در پای تو میرد جان به شیرینی سپارد
-
حتی اگر سرم را از دست بدهم، روزی به پای تو میافتم چرا که کسی که به پای تو بمیرد، جان سپردنش شیرین و دلپذیر است.
-
-
-
من نه آن صورت پرستم کز تمنای تو مستم
هوش من دانی که بردست آن که صورت می نگارد
-
من ظاهر پرستی نیستم که مست خواهش تو باشم؛ میدانی که آن کسی که زیبایی تو را نقش کرده است (خداوند) هوش از سرم برده است.
-
-
-
عمر گویندم که ضایع می کنی با خوبرویان
وان که منظوری ندارد عمر ضایع می گذارد
-
به من میگویند که در عشق زیبا رویان، عمرت را داری تباه میکنی؛ کسی که منظور و محبوب و معشوقی ندارد، عمرش تباه است.
-
-
-
هر که می ورزد درختی در سرابستان معنی
بیخش اندر دل نشاند تخمش اندر جان بکارد
-
کسی که در باغ و بوستان سرای معنا درختی میکارد، ریشهاش را در دل میگذارد و تخمش را در جان میکارد
-
-
-
عشق و مستوری نباشد پای گو در دامن آور
کز گریبان ملامت سر برآوردن نیارد
-
عشق با پوشیدگی و مخفی کاری سازگار نیست. بگو که پایش را از این کار بیرون بیاورد چرا که اگر درگیر عشق شد، نمیتواند از سرزنش مردم، سرش را از یقهاش بیرون بیاورد و سرش را بلند کند.
-
-
-
گر من از عهدت بگردم ناجوانمردم نه مردم
عاشق صادق نباشد کز ملامت سر بخارد
-
اگر من به عهد و پیمان تو وفادار نباشم، مرد نیستم بلکه ناجوانمردم. کسی که از سرزنش دیگران شرمنده شود، عاشقی راستین نیست.
-
-
-
باغ می خواهم که روزی سرو بالایت ببیند
تا گلت در پا بریزد و ارغوان بر سر ببارد
-
دلم میخواهد که یک روز باغ قد و قامت بلند بالای تو را ببیند تا گل به پایت بریزد و ارغوان بر سرت بپاشد.
-
-
-
آن چه رفتارست و قامت وان چه گفتار و قیامت
چند خواهی گفت سعدی طیبات آخر ندارد
-
عجب رفتاری دارد! عجب قد و قامتی دارد! عجب سخنی دارد! عجب قیامتی است! تا کی میخواهی به توصیفات محبوب خود ادامه بدهی؟! ای سعدی بدان که خوبیهای محبوب پایانی ندارد.
-
هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/هر-که-چیزی-دوست-دارد-جان-و-دل-بر-وی-گمارد
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
بیخش
- بیخ
- اصل و اساس
- ریشه گیاه
مستوری
- مستوری
- پوشیدگی
- پارسایی و نجابت
گلت
- گل
-
- هرجا که گل به صورت مجزا به کار برده شود،(نام خاص آن ذکر نشود) منظور گل سرخ است.
سرو
- سرو
-
-
- درختی است همواره سبز که در سه نوع است: سرو ناز که شاخهایش متمایل است ، سرو آزاد که شاخهایش راست رسته باشد و سرو سهی که دو شاخه راست رسته دارد.
ارغوان
- ارغوان
-
-
- درختی است با گلهای سرخ رنگ
طیبات
- طیبات
- جمع طیبه؛ خوش طبعیها، خوش منشیها