-
وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من
-
ناله زیر و زار من زارترست هر زمان
بس که به هجر می دهد عشق تو گوشمال من
-
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من
-
پرتو نور روی تو هر نفسی به هر کسی
می رسد و نمی رسد نوبت اتصال من
-
خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند
هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال من
-
برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من
-
چرخ شنید ناله ام گفت منال سعدیا
کاه تو تیره می کند آینه جمال من
وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/وه-که-جدا-نمی-شود-نقش-تو-از-خیال-من
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)