سگال

سگال
سگالند
اندیشه، اندیشه کردن (سگالیدن)
1

کاربردهای سگال

  • سگالند از او نیکمردان حذر

    که خشم خدایست بیدادگر

  • خاطر تو به خون من رغبت اگر چنین کند

    هم به مراد دل رسد خاطر بدسگال من

  • می زدند آن دو شیر کینه سگال

    بر زمین چون دو اژدها دنبال