-
چه رویست آن که پیش کاروانست
مگر شمعی به دست ساروانست
-
سلیمانست گویی در عماری
که بر باد صبا تختش روانست
-
جمال ماه پیکر بر بلندی
بدان ماند که ماه آسمانست
-
بهشتی صورتی در جوف محمل
چو برجی کآفتابش در میانست
-
خداوندان عقل این طرفه بینند
که خورشیدی به زیر سایبانست
-
چو نیلوفر در آب و مهر در میغ
پری رخ در نقاب پرنیانست
-
ز روی کار من برقع برانداخت
به یک بار آن که در برقع نهانست
-
شتر پیشی گرفت از من به رفتار
که بر من بیش از او بار گرانست
-
زهی اندک وفای سست پیمان
که آن سنگین دل نامهربانست
-
تو را گر دوستی با ما همین بود
وفای ما و عهد ما همانست
-
بدار ای ساربان آخر زمانی
که عهد وصل را آخرزمانست
-
وفا کردیم و با ما غدر کردند
بر سعدی که این پاداش آنست
-
ندانستی که در پایان پیری
نه وقت پنجه کردن با جوانست
چه رویست آن که پیش کاروانست
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/چه-رویست-آن-که-پیش-کاروانست
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
میغ
- میغ
- ابر، مِه
- سیاه