-
چون خراباتی نباشد زاهدی
کش به شب از در درآید شاهدی
-
محتسب گو تا ببیند روی دوست
همچو محرابی و من چون عابدی
-
چون من آب زندگانی یافتم
غم نباشد گر بمیرد حاسدی
-
آن چه ما را در دلست از سوز عشق
می نشاید گفت با هر باردی
-
دوستان گیرند و دلداران ولیک
مهربان نشناسد الا واحدی
-
از تو روحانیترم در پیش دل
نگذرد شب های خلوت واردی
-
خانه ای در کوی درویشان بگیر
تا نماند در محلت زاهدی
-
گر دلی داری و دلبندیت نیست
پس چه فرق از ناطقی تا جامدی
-
گر به خدمت قایمی خواهی منم
ور نمی خواهی به حسرت قاعدی
-
سعدیا گر روزگارت می کشد
گو بکش بر دست سیمین ساعدی
چون خراباتی نباشد زاهدی
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/چون-خراباتی-نباشد-زاهدی
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)