-
-
گر صبر دل از تو هست و گر نیست
هم صبر که چاره دگر نیست
-
دل چه در برابر تو صبر داشته باشد و چه نداشته باشد، فرقی ندارد؛ باید صبر کرد که چارهی دیگری نیست.
-
-
-
ای خواجه به کوی دلستانان
زنهار مرو که ره به در نیست
-
ای خواجه! حواست باشد که از کوی دلبران گذر نکنی که اگر رفتی، راهی برای برون رفت از آنجا وجود ندارد.
-
-
-
دانند جهانیان که در عشق
اندیشه عقل معتبر نیست
-
همهی مردم میدانند که در مبحث عشق، فکر عاقلانه اعتباری ندارد.
-
-
-
گویند به جانبی دگر رو
وز جانب او عزیزتر نیست
-
میگویند که به سمت و سوی دیگری برو؛ ولی هیج سمت و سویی عزیزتر از سمت و سوی او وجود ندارد.
-
-
-
گرد همه بوستان بگشتیم
بر هیچ درخت از این ثمر نیست
-
سرتاسر بوستان را جستجو کردیم و هیچ درختی ندیدیم که چنین میوهای داشته باشد.
-
-
-
من درخور تو چه تحفه آرم
جانست و بهای یک نظر نیست
-
من چه پیشکشی برایت بیاورم که شایستهی تو باشد؟ جان ناقابل من به عنوان تحفه هست ولی ارزش آن به اندازهی ارزش یک نظر دیدن تو نیست
-
-
-
دانی که خبر ز عشق دارد
آن کز همه عالمش خبر نیست
-
میدانی چه کسی از عالم عشق خبر دارد؟ کسی که از هیچ چیز دنیا آگاهی نداشته باشد.
-
-
-
سعدی چو امید وصل باقیست
اندیشه جان و بیم سر نیست
-
ای سعدی! از آنجایی که هنوز امید هست که به وصال برسیم، بنابراین بابت از دست دادن جان، هراسی نداریم.
-
-
-
پروانه ز عشق بر خطر بود
اکنون که بسوختش خطر نیست
-
خطر عشق پروانه را تهدید میکرد، اکنون که عشق او را سوزاند، دیگر هیچ خطری متوجه او نیست.
-
گر صبر دل از تو هست و گر نیست
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/گر-صبر-دل-از-تو-هست-و-گر-نیست
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
دانلود متن شعر زیبای سعدی
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
زنهار
- زنهار
- زینهار
- پناه و امان و مهلت
- (صوت): البته. (برای تاکید هم به کار می رود)
- (صوت ) پرهیز و اجتناب
- ترس و بیم
- هوش و آگاهی
- شتاب و تعجیل