-
اگر پای در دامن آری چو کوه
سرت ز آسمان بگذرد در شکوه
-
زبان درکش ای مرد بسیار دان
که فردا قلم نیست بر بی زبان
-
صدف وار گوهرشناسان راز
دهان جز به لؤلؤ نکردند باز
-
فروان سخن باشد آگنده گوش
نصیحت نگیرد مگر در خموش
-
چو خواهی که گویی نفس بر نفس
نخواهی شنیدن مگر گفت کس
-
نباید سخن گفت ناساخته
نشاید بریدن نینداخته
-
تأمل کنان در خطا و صواب
به از ژاژخایان حاضر جواب
-
کمال است در نفس انسان سخن
تو خود را به گفتار ناقص مکن
-
کم آواز هرگز نبینی خجل
جوی مشک بهتر که یک توده گل
-
حذر کن ز نادان ده مرده گوی
چو دانا یکی گوی و پرورده گوی
-
صد انداختی تیر و هر صد خطاست
اگر هوشمندی یک انداز و راست
-
چرا گوید آن چیز در خفیه مرد
که گر فاش گردد شود روی زرد
-
مکن پیش دیوار غیبت بسی
بود کز پسش گوش دارد کسی
-
درون دلت شهر بندست راز
نگر تا نبیند در شهر باز
-
ازان مرد دانا دهان دوخته ست
که بیند که شمع از زبان سوخته ست
گفتار اندر فضیلت خاموشی
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/گفتار-اندر-فضیلت-خاموشی
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)