-
یار من آن که لطف خداوند یار اوست
بیداد و داد و رد و قبول اختیار اوست
-
دریای عشق را به حقیقت کنار نیست
ور هست پیش اهل حقیقت کنار اوست
-
در عهد لیلی این همه مجنون نبوده اند
وین فتنه برنخاست که در روزگار اوست
-
صاحب دلی نماند در این فصل نوبهار
الا که عاشق گل و مجروح خار اوست
-
دانی کدام خاک بر او رشک می برم
آن خاک نیکبخت که در رهگذار اوست
-
باور مکن که صورت او عقل من ببرد
عقل من آن ببرد که صورت نگار اوست
-
گر دیگران به منظر زیبا نظر کنند
ما را نظر به قدرت پروردگار اوست
-
اینم قبول بس که بمیرم بر آستان
تا نسبتم کنند که خدمتگزار اوست
-
بر جور و بی مرادی و درویشی و هلاک
آن را که صبر نیست محبت نه کار اوست
-
سعدی رضای دوست طلب کن نه حظ خویش
عبد آن کند که رای خداوندگار اوست
یار من آن که لطف خداوند یار اوست
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/یار-من-آن-که-لطف-خداوند-یار-اوست
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)