اسکندر
- اسکندر
- اسکندر مقدونی ، مشهور به اسکندر گُجَسْتَک (ملعون ) یا کبیر. پدر او فیلیپ دوم مقدونی و مادرش المپیاس یا ناهید بود.
اسکندر در روز ششم از ماه باستانی یونانی، هکاتومبایون، که احتمالاً متناظر با ۲۰ ژوئیهٔ سال ۳۵۶ ق م است در شهر پلا، پایتخت پادشاهی یونانی مقدونیهٔ باستان، زاده شد. پدر او، فیلیپ دوم، پادشاه مقدونیه بود و مادرش، المپیاس، دختر نئوپتولموس یکم، پادشاه اپیروس. المپیاس چهارمین همسر فیلیپ بود و با وجود آنکه فیلیپ هفت یا هشت همسر دیگر نیز داشت، المپیاس برای مدتی همسر اصلی او محسوب میشد احتمالاً به این دلیل که اسکندر را به دنیا آورده بود. دربارهٔ تولد و کودکی اسکندر چندین افسانه نقل کردهاند. بنا به گفتهٔ پلوتارک، زندگینامهنویس یونان باستان، المپیاس در شب زفافش خواب میبیند که صاعقهای به رحمش اصابت میکند و شعلهای را میافروزد که زبانههایش «دور و نزدیک» را در بر میگیرند و سپس خاموش میشود. گفته میشود که فیلیپ نیز چندی پس از ازدواج با المپیاس خواب میبیند که رحم همسرش را با مهری که تصویر یک شیر بر آن نقش بسته است مهر و موم میکند. پلوتارک تفسیرهای گوناگونی برای این رؤیاها ذکر کردهاست از جمله آنکه: المپیاس پیش از همبستری با فیلیپ باردار بودهاست و این امر از مهر و موم کردن رحم او فهمیده میشود، یا اینکه زئوس پدر اسکندر بودهاست. مفسران باستان دربارهٔ اینکه آیا المپیاس جاهطلب داستان اصل و نسب اُلوهی اسکندر را ترویج دادهاست متفقالقول نیستند؛ برخی بر این باورند که او موضوع را به اسکندر گفتهاست و برخی دیگر نیز بر این عقیدهاند که او اعلام این موضوع را بیعفتی میدانسته و سکوت اختیار کردهاست. در روز تولد اسکندر، فیلیپ در حال مهیا شدن برای محاصرهٔ شهر پوتیدایا در شبهجزیرهٔ خالکیدیکه بود. در همان روز فیلیپ اخباری دریافت کرد مبنی بر اینکه سردارش پارمنیون سپاهیان مختلط ایلیریا و پئونیا را شکست داده و اسبهایش در بازیهای المپیک پیروز شدهاند. همچنین گفته میشد که در این روز معبد آرتمیس در اِفِسوس، یکی از عجایت هفتگانهٔ جهان باستان، آتش گرفته و به تلی از خاک مبدل شدهاست. هگسیاس در این باره گفته که معبد آرتمیس خاکستر شدهاست زیرا که آرتمیس به قصد مراقبت از زادهشدن اسکندر معبد را ترک کرده بود. ممکن است چنین افسانههایی در هنگامی که اسکندر به قدرت رسیده بود و احتمالاً به دستور خود او رواج پیدا کرده باشند، تا اثباتی باشند بر قدرت مافوق بشری اسکندر و سرنوشت مقدر او برای سروری بر جهانیان از همان لحظهای که نطفهاش بسته شد.