بخور

بُخور
بِخور
هر ماده ای که در آتش ریزندو بوی خوش دهد
صمغ درخت روم که بخور آن خوشبو است
هر دارویی که جوشانده و بخار آن استشمام گردد
خار آب گرم یا داروی جوشانده که برای مرطوب کردن و ضدعفونی کردن هوا مورد استفاده قرار گیرد.
1

کاربردهای بخور

  • بده تا بخوری در آتش کنم

    مشام خرد تا ابد خوش کنم

  • بخور مجلسش از ناله های دودآمیز

    عقیق زیورش از دیده های خون پالای