دلال

دلال
ناز، کرشمه، جرأت نشان دادن زن بر شوی خود با غنج و ناز، گویی که با او اظهار خلاف و غضب می کند و حال آنکه مخالفتی با وی ندارد
1

کاربردهای دلال

  • عشق لیلی نه به اندازه هر مجنونیست

    مگر آنان که سر ناز و دلالش دارند