دیر

دیر
پرستش‌گاه بت‌پرستان. پرستش‌گاه مغان. خانه ای که راهبان در آن عبادت کنند و غالباً از شهرهای بزرگ بدور است و در بیابانها و قله های کوهها برپا گردد.
1

کاربردهای دیر

  • بس تجربه کردیم در این دیر مکافات

    با دردکشان هر که درافتاد برافتاد

  • به پای بت اندر به امید خیر

    بغلطید بیچاره بر خاک دیر

  • ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان

    می دهند آبی که دل ها را توانگر می کنند

  • دم از سیر این دیر دیرینه زن

    صلایی به شاهان پیشینه زن

  • در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

    خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی