فروگرفتن
فروگرفتن
تسخیرکردن، گرفتن
پایین آوردن
پاک کردن اشک
1
کاربردهای
فروگرفتن
اشک حسرت به سرانگشت
فرو می گیرم
که اگر راه دهم قافله بر گل برود
سعدی