آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/آنان-که-خاک-را-به-نظر-کیمیا-کنند

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)

  1. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

    آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

    آنان که (ادعا می‌کنند) می‌توانند با نگاهی، خاک را به طلا تبدیل کنند، آیا می‌شود که یک گوشه چشمی هم به ما بیندازند؟

  2. دردم نهفته به ز طبیبان مدعی

    باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

    بهتر است که دردم را از پزشکان مدعی پنهان نگه دارم شاید که مرا از خزانه غیب درمان کنند.

  3. معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد

    هر کس حکایتی به تصور چرا کنند

    هنگامی که معشوق نقاب از چهره‌اش نمی‌اندازد، چرا هر کسی با تصورات و خیالات و اوهام خود داستان سرایی می‌کند؟ (کسی روی معشوق را ندیده است و بنابراین آنانکه از شناخت معشوق دم می‌زنند، تنها خیالبافی کرده‌اند)

  4. چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست

    آن به که کار خود به عنایت رها کنند

    از آنجایی که عاقبت به خیر شدن نه به رند بودن مربوط است و نه به پارسا بودن، بهتر است که انسان کار خود را به امید عنایت و بخشش پروردگار واگذارد.

  5. بی معرفت مباش که در من یزید عشق

    اهل نظر معامله با آشنا کنند

    بشناس و نادان و بی‌فضیلت نباش که در بازار عشق، افراد بابصیرت، با آشنا معامله می‌کنند.

  6. حالی درون پرده بسی فتنه می رود

    تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند

    هم اکنون در پشت پرده، شگفتی بسیاری در حال رخ دادن است. تا ببینیم که زمانی که پرده حائل کنار زده شود، چه می‌کنند؟

  7. گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار

    صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند

    عجیب نیست اگر سنگ در اثر غم و غصه این داستان گریه کند. چرا که صاحبدلان داستان دل خود را به زیبایی بیان می‌کنند.

  8. می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب

    بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

    شراب بنوش که صد بار گناه که از نامحرمان بصورت پوشیده سر بزند (یا پوشیده از نامحرمان باشد)، از بندگی‌ای که از روی ریاکاری انجام دهند، بهتر است.

  9. پیراهنی که آید از او بوی یوسفم

    ترسم برادران غیورش قبا کنند

    نگرانم که مبادا برادران یوسف، پیراهنی را که بوی او را می‌دهد، در تن پاره کنند.

  10. بگذر به کوی میکده تا زمره حضور

    اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند

    بیا و از کوی میکده عبور کن تا جماعت حاضر، بخاطر تو، وقت خودشان را صرف دعا خواندن کنند.

  11. پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان

    خیر نهان برای رضای خدا کنند

    دور از چشم حسودان، مرا به سوی خویش بخوان. چرا که بخشندگان، برای رضا خدا، پنهانی بخشش می‌کنند.

  12. حافظ دوام وصل میسر نمی شود

    شاهان کم التفات به حال گدا کنند

    ای حافظ! ادامه داشتن لحظات وصل امکان پذیر نیست. شاهان توجه و احسان کمی به حال گدایان می‌کنند.

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
اهل نظر معامله با آشنا کنند
تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند
صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
ترسم برادران غیورش قبا کنند
اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند
خیر نهان برای رضای خدا کنند
شاهان کم التفات به حال گدا کنند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
چون
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
اهل نظر معامله با آشنا کنند
تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند
صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
ترسم برادران غیورش قبا کنند
اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند
خیر نهان برای رضای خدا کنند
شاهان کم التفات به حال گدا کنند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
چون
  • پس زمینه شب متن نوشته:  آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
اهل نظر معامله با آشنا کنند
تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند
صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
ترسم برادران غیورش قبا کنند
اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند
خیر نهان برای رضای خدا کنند
شاهان کم التفات به حال گدا کنند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
چون ح
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
اهل نظر معامله با آشنا کنند
تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند
صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
ترسم برادران غیورش قبا کنند
اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند
خیر نهان برای رضای خدا کنند
شاهان کم التفات به حال گدا کنند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
چون
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
حالی درون پرده بسی فتنه می رود
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم
بگذر به کوی میکده تا زمره حضور
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان
حافظ دوام وصل میسر نمی شود آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
هر کس حکایتی به تصو
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
حالی درون پرده بسی فتنه می رود
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم
بگذر به کوی میکده تا زمره حضور
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان
حافظ دوام وصل میسر نمی شود آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
هر کس حکایتی به تصور چرا ک
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
حالی درون پرده بسی فتنه می رود
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم
بگذر به کوی میکده تا زمره حضور
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان
حافظ دوام وصل میسر نمی شود آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
هر کس حکایتی به تصور چرا ک
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
حالی درون پرده بسی فتنه می رود
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم
بگذر به کوی میکده تا زمره حضور
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان
حافظ دوام وصل میسر نمی شود آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
هر کس حکایتی به تصور چرا

    • کیمیا

      کیمیا
      ماده ای که به عقیدة قدما می توانست مس را تبدیل به طلا کند.
      مکر و حیله
      عشق و عاشقی
      هر چیز نادر و نایاب ، دست نیافتنی
      (در تصوف) نظر پیرو مرشد کامل
    • رندی

      رند
      شخص حیله‌گر و زیرک
      بی‌قید و لاابالی
    • من یزید

      من یزید
      مزایده. مخفف «هل من یزید»؛ یعنی آیا کسی هست که زیاده کند.
    • فتنه

      فتنه
      آشوب، ستیزه، عذاب و رنج، شگفتی