-
-
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
-
آنان که (ادعا میکنند) میتوانند با نگاهی، خاک را به طلا تبدیل کنند، آیا میشود که یک گوشه چشمی هم به ما بیندازند؟
-
-
-
دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
-
بهتر است که دردم را از پزشکان مدعی پنهان نگه دارم شاید که مرا از خزانه غیب درمان کنند.
-
-
-
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
-
هنگامی که معشوق نقاب از چهرهاش نمیاندازد، چرا هر کسی با تصورات و خیالات و اوهام خود داستان سرایی میکند؟ (کسی روی معشوق را ندیده است و بنابراین آنانکه از شناخت معشوق دم میزنند، تنها خیالبافی کردهاند)
-
-
-
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
-
از آنجایی که عاقبت به خیر شدن نه به رند بودن مربوط است و نه به پارسا بودن، بهتر است که انسان کار خود را به امید عنایت و بخشش پروردگار واگذارد.
-
-
-
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
اهل نظر معامله با آشنا کنند
-
بشناس و نادان و بیفضیلت نباش که در بازار عشق، افراد بابصیرت، با آشنا معامله میکنند.
-
-
-
حالی درون پرده بسی فتنه می رود
تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند
-
هم اکنون در پشت پرده، شگفتی بسیاری در حال رخ دادن است. تا ببینیم که زمانی که پرده حائل کنار زده شود، چه میکنند؟
-
-
-
گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار
صاحب دلان حکایت دل خوش ادا کنند
-
عجیب نیست اگر سنگ در اثر غم و غصه این داستان گریه کند. چرا که صاحبدلان داستان دل خود را به زیبایی بیان میکنند.
-
-
-
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند
-
شراب بنوش که صد بار گناه که از نامحرمان بصورت پوشیده سر بزند (یا پوشیده از نامحرمان باشد)، از بندگیای که از روی ریاکاری انجام دهند، بهتر است.
-
-
-
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم
ترسم برادران غیورش قبا کنند
-
نگرانم که مبادا برادران یوسف، پیراهنی را که بوی او را میدهد، در تن پاره کنند.
-
-
-
بگذر به کوی میکده تا زمره حضور
اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند
-
بیا و از کوی میکده عبور کن تا جماعت حاضر، بخاطر تو، وقت خودشان را صرف دعا خواندن کنند.
-
-
-
پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان
خیر نهان برای رضای خدا کنند
-
دور از چشم حسودان، مرا به سوی خویش بخوان. چرا که بخشندگان، برای رضا خدا، پنهانی بخشش میکنند.
-
-
-
حافظ دوام وصل میسر نمی شود
شاهان کم التفات به حال گدا کنند
-
ای حافظ! ادامه داشتن لحظات وصل امکان پذیر نیست. شاهان توجه و احسان کمی به حال گدایان میکنند.
-
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/آنان-که-خاک-را-به-نظر-کیمیا-کنند
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
کیمیا
- کیمیا
- ماده ای که به عقیدة قدما می توانست مس را تبدیل به طلا کند.
- مکر و حیله
- عشق و عاشقی
- هر چیز نادر و نایاب ، دست نیافتنی
- (در تصوف) نظر پیرو مرشد کامل
رندی
- رند
- شخص حیلهگر و زیرک
- بیقید و لاابالی
من یزید
- من یزید
- مزایده. مخفف «هل من یزید»؛ یعنی آیا کسی هست که زیاده کند.
فتنه
- فتنه
- آشوب، ستیزه، عذاب و رنج، شگفتی