کاربردهای کیمیا
-
آن کیمیا که میطلبی یار یکدل است
دردا که هیچگه نتوان یافت آرزوست
-
نیازمند بلا گو رخ از غبار مشوی
که کیمیای مراد است خاک کوی نیاز
-
گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست
بشناس قدر خویش که گوگرد احمری
-
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
-
بیا ساقی آن کیمیای فتوح
که با گنج قارون دهد عمر نوح
-
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
-
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
-
گر نگهی دوست وار بر طرف ما کنی
حقه همان کیمیاست وین مس ما زر شود
-
با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست
گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست