آئین آینه یکرنگی و روراستی است
پروین
https://www.sherfarsi.ir/parvin/آئین-آینه

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (7000 تومان)

  1. وقت سحر به آینه ای گفت شانه ای

    کاوخ فلک چه کجرو و گیتی چه تند خوست

  2. ما را زمانه رنجکش و تیره روز کرد

    خرم کسیکه همچو تواش طالعی نکوست

  3. هرگز تو بار زحمت مردم نمیکشی

    ما شانه می کشیم بهر جا که تار موست

  4. از تیرگی و پیچ و خم راههای ما

    در تاب و حلقه و سر هر زلف گفتگوست

  5. با آنکه ما جفای بتان بیشتر بریم

    مشتاق روی تست هر آنکسی که خوبروست

  6. گفتا هر آنکه عیب کسی در قفا شمرد

    هر چند دل فریبد و رو خوش کند عدوست

  7. در پیش روی خلق بما جا دهند از انک

    ما را هر آنچه از بد و نیکست روبروست

  8. خاری بطعنه گفت چه حاصل ز بو و رنگ

    خندید گل که هرچه مرا هست رنگ و بوست

  9. چون شانه عیب خلق مکن موبمو عیان

    در پشت سر نهند کسی را که عیبجوست

  10. زانکس که نام خلق بگفتار زشت کشت

    دوری گزین که از همه بدنامتر هموست

  11. ز انگشت آز دامن تقوی سیه مکن

    این جامه چون درید نه شایسته رفوست

  12. از مهر دوستان ریاکار خوشتر است

    دشنام دشمنی که چو آئینه راستگوست

  13. آن کیمیا که میطلبی یار یکدل است

    دردا که هیچگه نتوان یافت آرزوست

  14. پروین نشان دوست درستی و راستی است

    هرگز نیازموده کسی را مدار دوست

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (7000 تومان)
آئین آینه یکرنگی و روراستی است

  • فلک

    فلک
    آسمان، سپهر، گردون
    فلکه ، چوبی که در وسط آن ریسمان کوتاهی بسته شده بود که پای مجرم را در آن می بستند و می زدند.
  • قفا

    قفا
    پس گردن ، پشت گردن
    پشت - پی ، دنبال .- عقب
  • کیمیا

    کیمیا
    ماده ای که به عقیدة قدما می توانست مس را تبدیل به طلا کند.
    مکر و حیله
    عشق و عاشقی
    هر چیز نادر و نایاب ، دست نیافتنی
    (در تصوف) نظر پیرو مرشد کامل