صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/صبر-کن-ای-دل-که-صبر-سیرت-اهل-صفاست

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

  1. صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست

    چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست

    ای دل صبر پیشه کن که صبر، سیره و طریقه‌ی اهل صفا و صوفیان است. تحمل کردن چاره‌ی عشق است و وفاداری شرط دوستی است.

  2. مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست

    گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست

    او که صاحب اختیار قبول کردن یا رد کردن خواسته‌های ماست، هر کار که کند، پادشاه و مختار است. اگر بزند حکمش رواست و اگر مورد لطف و محبت قرار دهد، کارش بجاست.

  3. گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست

    ور چه براند هنوز روی امید از قفاست

    اگر ما را به سوی خود بطلبد، باز هم ناله و زاری و دعاگویی ما قطع نمی‌شود. اگر ما را از خود دور کند، هنوز امیدواریم که از پشت سر ما را بطلبد.

  4. برق یمانی بجست باد بهاری بخاست

    طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست

    رعد و برق از سمت یمن در آسمان ظاهر شد و باد بهاری وزیدن گرفت. صبر و تحمل مجنون تمام شد؛ بگو که خیمه‌ی لیلی کجاست؟

  5. غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست

    اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست

    در نظر محقق، غفلت کردن از دوران عشق، اشتباه است. ابتدای صبح است؛ بلند شو که دنیا، آخرش نیستی است.

  6. صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست

    یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست

    همنشینی با یار گرانقدر، ثمره‌ی دوران زندگی است. یک لحظه دیدار یار به اندازه‌ی دنیا و آخرت ارزش دارد.

  7. درد دل دوستان گر تو پسندی رواست

    هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست

    اگر تو می‌پسندی، در دل کردن دوستان مجاز است. هر چیزی که شما بخواهید، همان نهایت هدف ماست.

  8. بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست

    گر تو قدم می نهی تا بنهم چشم راست

    غلام و بنده چه کاره است که بخواهد ادعایی داشته باشد؛ تنها مالک و خداوند می‌توان حکم و فرمان صادر کند. اگر می‌خواهی قدم بگذاری بگو تا چشمم را در راهت بگذارم

  9. از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست

    در همه شهری غریب در همه ملکی گداست

    مرا از درگاه خود طرد نکن که این راه و رسم وفاداری نیست. عاشق هر کجا که باشد، غریب و گداست.

  10. با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست

    گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست

    با وجود همه‌ی گناهانی که مرتکب شده‌ام، همچنان امیدوارم. با همه‌ی ترسی که دارم، در دل امید دارم؛ چرا که اگر سکه‌ی ما مسی و بی‌ارزش است، لطف شما همچون کیمیایی است که می‌تواند سکه‌ی ما را به طلا تبدیل کند.

  11. سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست

    هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست

    ای سعدی! اگر عاشق راستین هستی، چرا در دل آرزوی رسیدن به معشوق داری؟! این میل و آرزو با عشق حقیقی جور در نمی‌آید چرا که کسی که در پی راضی کردن دوست است، دیگر نباید دنبال مصلحت خودش باشد.

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای سعدی

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست
طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست
اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست
هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست
گر تو قدم می نهی تا بنهم چشم راست
در همه شهری غریب در همه ملکی گداست
گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست
هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
برق یمان
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست
طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست
اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست
هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست
گر تو قدم می نهی تا بنهم چشم راست
در همه شهری غریب در همه ملکی گداست
گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست
هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
برق یمان
  • پس زمینه شب متن نوشته:  چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست
طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست
اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست
هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست
گر تو قدم می نهی تا بنهم چشم راست
در همه شهری غریب در همه ملکی گداست
گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست
هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
برق یمانی
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست
طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست
اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست
هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست
گر تو قدم می نهی تا بنهم چشم راست
در همه شهری غریب در همه ملکی گداست
گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست
هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
برق یمان
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
برق یمانی بجست باد بهاری بخاست
غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست
صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست
درد دل دوستان گر تو پسندی رواست
بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست
از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست
با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست
سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست
طاقت مجن
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
برق یمانی بجست باد بهاری بخاست
غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست
صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست
درد دل دوستان گر تو پسندی رواست
بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست
از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست
با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست
سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست
طاقت مجنون برفت
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
برق یمانی بجست باد بهاری بخاست
غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست
صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست
درد دل دوستان گر تو پسندی رواست
بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست
از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست
با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست
سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست
طاقت مجنون برفت
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست
گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست
برق یمانی بجست باد بهاری بخاست
غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست
صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست
درد دل دوستان گر تو پسندی رواست
بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست
از در خویشم مران کاین نه طریق وفاست
با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست
سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست
طاقت مجنون برف

    • احتمال

      احتمال
      حمل کردن
      بردباری
      گمان بردن
    • سیرت

      سیرت
      طریقه، روش
      خلق و خو
      مذهب
    • بنوازد

      نواختن
      نوازش نمودن، مهربانی کردن
      عطا کردن
    • جزع

      جَزَع
      ناله و بی‌تابی کردن
    • مجنون

      قیس بنی عامر
      مجنون
      شاعری بود عاشق پیشه. اگرچه دیوانه نبود، ولی به مجنون ملقب گردید چرا که در عشق لیلی، که از کودکی با هم بزرگ شده بودند دچارحیرت و سرگشتگی شدو دراین حالت شعر میگفت وبا جانوران انس میگرفت و به ولایات مختلف می‌رفت تا آنکه جسدش را میان سنگهای بیابان یافتند
    • محقق

      محقِق
      پژوهنده
      حکیم و فیلسوف
      در اصطلاح تصوف، کسی که از حجت و برهان گذشته است و به مرتبه کشف الهی رسیده است
    • کیمیاست

      کیمیا
      ماده ای که به عقیدة قدما می توانست مس را تبدیل به طلا کند.
      مکر و حیله
      عشق و عاشقی
      هر چیز نادر و نایاب ، دست نیافتنی
      (در تصوف) نظر پیرو مرشد کامل
    • درم

      دِرَم
      زری که معروف بوده و درهم معرب آنست، معادل شصت پشیز یا یک دهم دینار
      سکه‌ی نقره
      روشنی های آفتاب میان سایه ها
      واحدی در وزن معادل شش دانگ و هر دانگ معادل دو قیراط
      فلس ماهی
    • وصالت

      وصال
      وصل
      رسیدن به معشوق
      وصال نزد سالکان، مقام وحدت است. وصال نزد عرفا، مرادف با وَصْل و اتصال است.