کاربردهای درم
-
یکی دست گیرم به چندی درم
که چندی است تا من به زندان درم
-
کریمانرا بدست اندر درم نیست
خداوندان نعمت را کرم نیست
-
گفتم مذمت اینان روا مدار که خداوندان کرمند گفت غلط گفتی که بنده درمند چه فایده چون ابر آذارند و نمی بارند و چشمه آفتابند و بر کس نمی تابند
-
بر مرکب استطاعت سوارند و نمی رانند قدمی بهر خدا ننهند و درمی بی من و اذی ندهند مالی بمشقت فراهم آرند و بخست نگه دارند و بحسرت بگذارند
-
با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست
گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست
-
سالار دزدانرا برو رحمت آمد و جامه باز فرمود و قبا پوستینی برو مزید کرد و درمی چند