-
ساقی حدیث سرو و گل و لاله می رود
وین بحث با ثلاثه غساله می رود
-
می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت
کار این زمان ز صنعت دلاله می رود
-
شکرشکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله می رود
-
طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر
کاین طفل یک شبه ره یک ساله می رود
-
آن چشم جادوانه عابدفریب بین
کش کاروان سحر ز دنباله می رود
-
از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز
مکاره می نشیند و محتاله می رود
-
باد بهار می وزد از گلستان شاه
و از ژاله باده در قدح لاله می رود
-
حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین
غافل مشو که کار تو از ناله می رود
ساقی حدیث سرو و گل و لاله می رود
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/ساقی-حدیث-سرو-و-گل-و-لاله-می-رود
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
گل
- گل
-
- هرجا که گل به صورت مجزا به کار برده شود،(نام خاص آن ذکر نشود) منظور گل سرخ است.
ساقی
- ساقی
- کسی که آب یا شراب به دیگران دهد.
لاله
- لاله
-
-
-
-
- گلی عمدتا قرمز رنگ به شکل جام، با لکههای سیاه در میان آن. نام گل لاله از کلمه لال یا همان کلمه لعل از زبان سانسکریت به معنی «قرمز» گرفته شدهاست.
سرو
- سرو
-
-
- درختی است همواره سبز که در سه نوع است: سرو ناز که شاخهایش متمایل است ، سرو آزاد که شاخهایش راست رسته باشد و سرو سهی که دو شاخه راست رسته دارد.
ثلاثه غساله
- ثلاثه غساله
- سه گانه شوینده، سه جام شراب باشد که به هنگام صبح نوشند و شویندة معده و برطرف کننده غم باشد.
دلاله
- دلاله
- زن واسطه، زن دلال محبت، زنی که زنان را به مردان می رساند
عشوه
- عشوه
- وعده دروغ، فریب
- ناز و کرشمه
ژاله
- ژاله
- شبنم
- تگرگ - بخار آبی که در اثر شدت برودت هوا، یخ بسته و بر زمین فرود آمده است.
- باران
قدح
- پیاله
- جام
- پیغاله
- قدح
- ساغر
-
- کاسه ٔ خرد که در آن شراب خورند و آن از شیشه و بلور بوده است
باده
- باده
- شراب. به این دلیل شراب را باده نامیدهاند که در سر باد غرور میاندازد.