-
چون ز گریه فارغ آمد گفت رو
که تو رنگ و بوی را هستی گرو
-
آن نمی بینی که هر سو صد بلا
سوی من آید پی این بالها
-
ای بسا صیاد بی رحمت مدام
بهر این پرها نهد هر سوم دام
-
چند تیرانداز بهر بالها
تیر سوی من کشد اندر هوا
-
چون ندارم زور و ضبط خویشتن
زین قضا و زین بلا و زین فتن
-
آن به آید که شوم زشت و کریه
تا بوم آمن درین کهسار و تیه
-
این سلاح عجب من شد ای فتی
عجب آرد معجبان را صد بلا
مولانا
https://www.sherfarsi.ir/molavi/جواب-گفتن-طاوس-آن-سایل-را
تیه
- تیه
- بیابان، بیابانی که موجب هلاک یا گمراهی است