-
ز رومی و ایرانی و خاوری
بسی را فکند اندران داوری
-
همان روسی افکن سوار دلیر
برون آمد از پره چون نره شیر
-
کمان را زهی برزد از چرم خام
بشست اندر آورد یک تیر تام
-
به نیروی دست کمان گیر او
بیفتاد الانی به یک تیر او
-
چو ماسوره هندباری به رنگ
میان آکنیده به تیر خدنگ
-
دگر ره یکی روسی گربه چشم
چو شیران به ابرو درآورده خشم
-
سلاح آزمائی درآموخته
بسی درع را پاره بردوخته
-
درآمد به شمشیر بازی چو برق
ز سر تا قدم زیر پولاد غرق
-
پذیره شده شورش جنگ را
لحیفی برافکنده شبرنگ را
-
اگر چه دلی داشت چون خاره سنگ
نبود آزموده خطرهای جنگ
-
به تنهائی آن پیشه ورزیده بود
ز شمشیر دشمن نلرزیده بود
-
چو آن اژدها دم برانداختش
شکاری زبون دید بشناختش
-
سلاحی بر او دید بیش از نبرد
جل و جامه ای بهتر از اسب و مرد
-
به یک ضربتش جان ز تن درکشید
به جل برقعش برقع اندر کشید
-
دگر روسیی بست بر کین کمر
همان رفت با او که با آن دگر
-
دلیر دگر جنگ را ساز کرد
به تیری دگر جان ازو باز کرد
-
بهر تیر کز شست او شد روان
به پهلو درآمد یکی پهلوان
-
به ده چوبه تیر آن سوار بهی
زده پهلوان کرد میدان تهی
-
دگر باره پنهان ز بینندگان
بیامد بجای نشینندگان
-
چنین چند روز آن نبرده سوار
به پوشیدگی حرب کرد آشکار
-
نبد هیچکس را دگر یارگی
که با او برون افکند بارگی
-
به جایی رسیدند کر بیم تیغ
پراکندگیشان درآمد چو میغ
-
شکیبی به ناموس می ساختند
خیالی به نیرنگ می باختند
-
دگر روز کین طاق پیروزه رنگ
برآورد یاقوت رخشان ز سنگ
-
الانی سواری چو غرنده شیر
برآمد سیاه اژدهائی به زیر
-
یکی گرز هفتاد مردی بدست
که البرز را مغز درهم شکست
-
مبارز طلب کرد و می کشت مرد
ز گردان گیتی برآورد گرد
جنگ پنجم اسکندر باروسیان
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/جنگ-پنجم-اسکندر-باروسیان
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13500 تومان)
میغ
- میغ
- ابر، مِه
- سیاه