-
-
بلبلی گفت سحر با گل سرخ
کاینهمه خار بگرد تو چراست
-
هنگام سحر، بلبلی به گل سرخ گفت: برای چه اینقدر خار دور تا دور تو وجود دارد؟
-
-
-
گل خشبوی و نکوئی چو ترا
همنشین بودن با خار خطاست
-
برای یک گل خوشبو و زیبا مثل تو، اشتباه است که همنشین خار باشد.
-
-
-
هر که پیوند تو جوید خوار است
هر که نزدیک تو آید رسواست
-
هر کسی که بخواهد با تو رابطه دوستی داشته باشد، در مقابل تو پست و ناچیز است، هر کسی که بخواهد به نزدیک تو بیاید، رسوا است.
-
-
-
حاجب قصر تو هر روز خسی است
بسر کوی تو هر شب غوغاست
-
دربان هرروزه کاخ تو، موجود کم ارزشی است. هر شب در سر کوچه تو، هیاهویی برپاست.
-
-
-
ما تو را سیر ندیدیم دمی
خار دیدیم همی از چپ و راست
-
ما نتوانستیم که تو را به اندازه کافی ببینیم چرا که در چپ و راست تو فقط خار دیدیم.
-
-
-
عاشقان در همه جا ننشینند
خلوت انس و وثاق تو کجاست
-
عاشقان در هر جایی نمینشینند. کجا میتوان با تو همدم و همنشین شد؟
-
-
-
خار گاهم سر و گه پای بخسب
همنشین تو عجب بی سر و پاست
-
خار، گاهی سرم را و گاهی پایم را مجروح کرد. آن کسی که همنشین تو شده است، عجب موجود بیسروپایی است.
-
-
-
گل سرخی و نپرسی که چرا
خار در مهد تو در نشو و نماست
-
تو گل سرخ زیبایی هستی و هرگز از خودت سوال نکردهای که چرا خار در محل استراحت تو به شادی و خوشی مشغول است؟
-
-
-
گفت زیبائی گل را مستای
زانکه یکره خوش و یکدم زیباست
-
گل به او پاسخ داد: از زیبایی گل تعریف نکن چرا که گل فقط بار اول که از کنار او میگذری خرم است و تنها برای مدت کوتاهی زیبا است.
-
-
-
آن خوشی کز تو گریزد چه خوشی است
آن صفائی که نماند چه صفا است
-
آن خوبی و زیباییای که از چشم تو میافتد چه ارزشی دارد؟ آن صفایی که پایدار نیست، چه ارزشی دارد؟
-
-
-
ناگریز است گل از صحبت خار
چمن و باغ بفرمان قضا است
-
گل چاره ندارد و مجبور است که همنشین خار باشد. من به حکم سرنوشت در باغ و چمن قرار گرفتهام.
-
-
-
ما شکفتیم که پژمرده شویم
گل سرخی که دو شب ماند گیاست
-
ما برای این شکفته شدیم تا روزی پس از آن، پژمرده گردیم. گل سرخی که دوامش تنها دو شب است، گیاهی بیش نیست.
-
-
-
عاقبت خوارتر از خار شود
این گل تازه که محبوب شماست
-
این گل تازه و شاداب که الآن محبوب و معشوق شما است، در نهایت روزی از خار هم بیارزشتر خواهد گردید.
-
-
-
رو گلی جوی که همواره خوش است
باغ تحقیق ازین باغ جداست
-
برو به دنبال گلی باش که همیشه خوش و خرم باشد. جهان راستی و وارستگی و باغی که باید در آن به جستجوی محبوب خود بگردی، این باغ نیست و جایی بجز این باغ است.
-
-
-
این چنین خواسته بیغش را
ز دکان دگری باید خواست
-
این خواسته پاک خود را باید از دکان دیگری خریداری کنی
-
-
-
ما چو رفتیم گل دیگر هست
ذات حق بی خلل و بی همتاست
-
هنگامی که ما از این باغ برویم، گل دیگری جایگزین ما میشود. اما ذات حق هیچ کاستی و نقصانی ندارد و بیمانند است.
-
-
-
همه را کشتی نسیان کشتی است
همه را راه بدریای فناست
-
همه بر کشتی فراموشی سوار هستند و مقصد و فرجام همه، نابودی است.
-
-
-
چه توان داشت جز این چشم ز دهر
چه توان کرد فلک بی پرواست
-
بجز این، چه امید و انتظاری میتوان از روزگار داشت؟ چه کار میشود کرد؟ روزگار گستاخ و بیرحم است.
-
-
-
ز ترازوی قضا شکوه مکن
که ز وزن همه کس خواهد کاست
-
از تقدیر و سرنوشت که تو را با آن میسنجند، گلایهای نداشت باش چرا که این ترازو، ارزش و وزن همه را کم خواهد کرد.
-
-
-
ره آن پوی که پیدایش ازوست
لیک با اینهمه خود ناپیداست
-
در راه کسی که هستی را به وجود آورده است، قدم بردار. کسی که با وجودی که جهان را آفریده است، ولی خودش پیدا نیست.
-
-
-
نتوان گفت که خار از چه دمید
خار را نیز درین باغ بهاست
-
نمیشود گفت که به چه دلیلی خار روییده است؟ خار هم به نوبه خود، ارزشمند است و روییدن خار هم در این باغ برای خودش دلیل و حکمت دارد.
-
-
-
چرخ با هر که نشاندت بنشین
هر چه را خواجه روا دید رواست
-
با هر کسی که سرنوشت تو را در کنار او قرار داده است، همنشین باش. آنچه که سرور ما آن را جایز دانسته است، شایسته است.
-
-
-
بنده شایسته تنهائی نیست
حق تعالی و تقدس تنهاست
-
بنده، شایسته تنها بودن نیست. تنها خداوند بلند مرتبه و پاک شایسته تنها بودن است.
-
-
-
گهر معدن مقصود یکی است
وانچه برجاست شبه یا میناست
-
اصل معدن مقصود یکی است چه از این معدن سنگ مینا بدست بیاید و چه سنگ سیاه شبه، همه سنگهای این معدن از یک سرشت هستند.
-
-
-
خلوتی خواه کاز اغیار تهی است
دولتی جوی که بیچون و چراست
-
در پی حضور در جمعی باش که در آن نامحرمان حضور نداشته باشند. در پی حشمتی باش که در آن چون و چرایی نباشد.
-
-
-
هر گلی علت و عیبی دارد
گل بی علت و بی عیب خداست
-
هر گلی، بیماری و عیبی دارد. گلی که در آن هیچ نقصان و ناخوشیای نیست، خداوند است.
-
گل بی عیب
پروین
https://www.sherfarsi.ir/parvin/عیب
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13000 تومان)

گل-گلی
- گل
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- هرجا که گل به صورت مجزا به کار برده شود،(نام خاص آن ذکر نشود) منظور گل سرخ است.
حاجب
- حاجب
- ابرو
- بازدارنده، مانع
- پردهدار، دربان
وثاق
- وثاق
- خانه، حرمسرا
باغ تحقیق
- عالم تحقیق
- باغ تحقیق
- عالم حق و حقیقت . جهان راستی و وارستگی . عالم روحانی و معنوی
بیغش
- بیغش
- خالص
نسیان
- نسیان
- فراموشی
پوی
- پوییدن
- رفتن، نه خیلی تند و نه خیلی آهسته دویدن
شبه
- شبه
- نوعی سنگ سیاه رنگ که در جواهر سازی به کار برده میشود