پایه و دیوار
پروین
https://www.sherfarsi.ir/parvin/پایه-دیوار

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (16000 تومان)

  1. گفت دیوار قصر پادشهی

    که بلندی مرا سزاوار است

  2. هر که مانند من سرافرازد

    پایدار و بلند مقدار است

  3. فرخم زان سبب که سایه من

    جای آسایش جهاندار است

  4. نقش بام و درم ز سیم و زر است

    پرده ام از حریر گلنار است

  5. در پناه من ایمن است ز رنج

    شاه گر خفته یا که بیدار است

  6. سوی من دزد ره نیابد از آنک

    تا کمند افکند گرفتار است

  7. همگی بر در منند گدای

    هر چه میر و وزیر و سالار است

  8. قفل سیمم بنزد سیمگر است

    پرده اطلسم ببازار است

  9. با منش هیچ حیله در نگرفت

    گرچه شبگرد چرخ غدار است

  10. باد و برفم بسی بخست و هنوز

    قوت و استقامتم یار است

  11. من ز تدبیر خود بلند شدم

    هر که کوته نظر بود خوار است

  12. نیکبخت آنکه نیتش نیکوست

    نیکنام آنکه نیک رفتار است

  13. قرنها رفت و هیچ خم نشدم

    گر چه دائم بپشت من بار است

  14. اثر من بجای خواهد ماند

    زانکه محکم ترین آثار است

  15. پایه گفت اینقدر بخویش مناز

    در و دیوار و بام بسیار است

  16. اندر آنجا که کار باید کرد

    چه فضیلت برای گفتار است

  17. نشنیدی که مردم هنری

    هنر و فضل را خریدار است

  18. معرفت هر چه هست در معنی است

    نه درین صورت پدیدار است

  19. گرچه فرخنده است مرغ همای

    چونکه افتاد و مرد مردار است

  20. از تو کار تو پیشرفت نکرد

    نکته دیگری درین کار است

  21. همه سنگینی تو روی من است

    گر جوی گر هزار خروار است

  22. تو ز من داری این گرانسنگی

    پیکر بی روان سبکسار است

  23. همه بر پای از ثبات منند

    هر چه ایوان و بام و انبار است

  24. گر چه این کاخ را منم بنیاد

    سخن از خویش گفتنم عار است

  25. کارها را شمردن آسان است

    فکر و تدبیر کار دشوار است

  26. بار هر رهنورد یکسان نیست

    این سبکبار و آن گرانبار است

  27. هر کسی را وظیفه و عملی است

    رشته ای پود و رشته ای تار است

  28. وقت پرواز بال و پر باید

    که نه این کار چنگ و منقار است

  29. همه پروردگان آب و گلند

    هر چه در باغ از گل و خار است

  30. عافیت از طبیب تنها نیست

    هم ز دارو هم از پرستار است

  31. هر کجا نقطه ای و دائره ایست

    قصه ای هم ز سیر پرگار است

  32. رو که اول حدیث پایه کنند

    هر کجا گفتگوی دیوار است

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (16000 تومان)

  • فرخم

    فرخ
    خجسته، مبارک
    زیبا
  • گلنار

    گلنار
    شکوفه و گل انار
    هر گل سرخ صدبرگ
  • حریر

    حریر
    ابریشم، پارچه ابریشمی
  • کمند

    کمند
    دام و طنابی که در جنگ بر گردن دشمن یا در شکار بر گردن حیوان می انداختند و او را به جانب خود می کشیدند.
  • میر

    میر
    امیر، پادشاه
    سرور، سالار
  • سیمگر

    سیمگر
    استادی که اسباب نقره میسازد
  • غدار

    غَدار
    بی‌وفا
    پیمان شکن، خائن
    مکار و فریبنده
  • شبگرد

    شبگرد
    شب رو
    ماه
    داروغه، پاسبان
    دزد، راهزن
  • بخست

    خستن
    مجروح کردن، بیمار کردن
    خراشیدن، دریدن، شکافتن، شکستن
    آزردن
  • همای

    هما
    همای
    مرغی است که استخوان میخورد. بر سر هرکه سایه ٔ او افتد به دولت و سلطنت رسد. در ادبیات فارسی او را مظهر فر و شکوه می‌دانند و به فال نیک می‌گیرند
  • گرانسنگی

    گران سنگ
    سنگین
    قانع
    صابر
    قیمتی
    کنایه از مردم با تمکین و وقار