-
-
بوی گل و بانگ مرغ برخاست
هنگام نشاط و روز صحراست
-
بوی گل سرخ و آواز پرنده بلند شد؛ اکنون هنگام شادی است و امروز، روز به صحرا رفتن است
-
-
-
فراش خزان ورق بیفشاند
نقاش صبا چمن بیاراست
-
پاییز، در نقش پهن کنندهی فرش، برگ درختان را بر روی زمین گسترانید. باد صبا همچون یک نقاش، چمن را تزئین کرد.
-
-
-
ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آن جاست
-
ما قصد رفتن به باغ و بوستان نداریم؛ هر جا که تو حضور داشته باشی، محل گردش و خوشگذرانی ما است.
-
-
-
گویند نظر به روی خوبان
نهیست نه این نظر که ما راست
-
میگویند نگاه کردن به زیبارویان منع شده است؛ اما این نهی، شامل حال این نوع نگاه کردن ما نمیشود
-
-
-
در روی تو سر صنع بی چون
چون آب در آبگینه پیداست
-
همانگونه که آب از پشت ظرف شیشهای پیدا است، راز نهانی ساختن یک آفریدهی بیمانند هم در چهرهی تو نمایان است.
-
-
-
چشم چپ خویشتن برآرم
تا چشم نبیندت بجز راست
-
چشم چپم را از جای درمیآورم تا چشمانم بجز خوبیهایت، چیز دیگری نبیند!
-
-
-
هر آدمیی که مهر مهرت
در وی نگرفت سنگ خاراست
-
انسانی که نشان مهربانی تو در او تاثیر نکند، انسان نیست بلکه سنگ سخت خارا است.
-
-
-
روزی تر و خشک من بسوزد
آتش که به زیر دیگ سوداست
-
آتش عشق سودایی تو روزی همهی وجود من را میسوزاند
-
-
-
نالیدن بی حساب سعدی
گویند خلاف رای داناست
-
میگویند که گریهی بیحساب سعدی، بر خلاف عقل آدمهای فهمیده است.
-
-
-
از ورطه ما خبر ندارد
آسوده که بر کنار دریاست
-
کسی که به آسودگی در ساحل دریا نشسته است، از گردابی که ما در آن گرفتار شدهایم خبر ندارد.
-
بوی گل و بانگ مرغ برخاست
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/بوی-گل-و-بانگ-مرغ-برخاست
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
دانلود متن شعر زیبای سعدی
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
گل
- گل
-
- هرجا که گل به صورت مجزا به کار برده شود،(نام خاص آن ذکر نشود) منظور گل سرخ است.
بانگ
- بانگ
- آواز بلند، فریاد
صبا
- صبا
- بادی است که از مابین مشرق و شمال وزد و باد برین هم همین است
تفرج
- تفرج
- گردش و سیر و سیاحت
- از تنگی و سختی و دشواری بیرون آمدن
صنع
- صنع
- آفریده
آبگینه
- آبگینه
- شیشه، ظرف بلوری
سوداست
- سودا
- نام خلطی از اخلاط چهارگانه و به طور مجازی به معنی شیدایی و دیوانگی است چرا که بر طبق طب سنتی، چنانچه مقدار سودا از حد بگذرد، جنون پدید میآید.
- خیال خام، خیال باطل
- سیاه
- داد و ستد، معامله، خرید و فروش
ورطه
- ورطه
- جای خطرناک
- منجلاب ، گرداب