-
-
بر بالین تربت یحیی پیغامبر علیه السلام معتکف بودم در جامع دمشق که یکی از ملوک عرب که به بی انصافی منسوب بود اتفاقا بزیارت آمد و نماز و دعا کرد و حاجت خواست
-
در مسجد جامع دمشق، بر سر مزار حضرت یحیی پیامبر (علیه السلام) اعتکاف کرده بودم که دیدم یکی از سران عرب که به بیانصافی معروف بود، به زیارت آمد و نماز خواند و دعا کرد و از خداوند تقاضا کرد
-
-
-
درویش و غنی بنده این خاک درند
وآنان که غنی ترند محتاج ترند
-
هم انسانهای فقیر و هم انسانهای ثروتمند، همگی بندهی خاک این درگاه هستند؛ بلکه آنانکه ثروتمندتر هستند، بیشتر به این درگاه احتیاج دارند.
-
-
-
آنگه مرا گفت از آنجا که همت درویشانست و صدق معاملت ایشان خاطری همراه من کنید که از دشمنی صعب اندیشه ناکم گفتمش بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی
-
پس از نذر و نیاز، به من گفت: «از آنجاییکه درویشان بلندنظر هستند و در دعا و عباداتشان اخلاص دارند، توجهی به من کنید چرا که از دشمنی سرسخت ترسناکم» به او گفتم: «بر زیردستان ضعیف رحم کن تا از سوی دشمن قوی دچار زحمت نشوی»
-
-
-
ببازوان توانا و قوت سردست
خطاست پنجه مسکین ناتوان بشکست
-
این کاری اشتباه است که با بازوان قوی و زور سر دست، پنجهی انسان بیچارهی ضعیف را بشکنی
-
-
-
نترسد آنکه بر افتادگان نبخشاید
که گر ز پای درآید کسش نگیرد دست
-
آیا کسی که ناتوانان (که بر خاک افتادهاند) را نمیبخشد، از آن روز نمیترسد که اگر خودش از پا درآمد و ناتوان شد، دیگر کسی به او کمک نخواهد کرد؟
-
-
-
هر آنکه تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت
دماغ بیهده پخت و خیال باطل بست
-
هر کسی که بذر بدی کاشت ولی انتظار داشت که در عوض آن نیکی ببیند، فکر بیهودهای در سر پرورانده است و خیالبافی کرده است.
-
-
-
ز گوش پنبه برون آرو داد خلق بده
و گر تو میندهی داد روز دادی هست
-
پنبهای را که در گوش فرو کردهای تا سخن حق را نشنوی، از گوشت بیرون بیاور و حق مردم را به ایشان برگردان چرا که اگر تو حساب آنان را ندهی، یک روز حساب و کتاب هم هست که از تو حسابرسی خواهد شد
-
-
-
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
-
فرزندان آدم عضوی از یکدیگر هستند چرا که در هنگام آفرینش از یک گوهر به وجود آمده اند.
-
-
-
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
-
اگر روزگار موجب رنجش یک عضو شود، اعضای دیگر صبر و قرار خود را از دست میدهند
-
-
-
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
-
ای کسی که از رنج دیگران ناراحت نیستی! تو شایستهی نام انسان نیستی
-
در سیرت پادشاهان حکایت دهم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-سیرت-پادشاهان-حکایت-دهم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
بنی آدم اعضای یکدیگرند ....
اگر بخواهیم این مصرع مشهور سعدی را به زبان ریاضی بیان کنیم، باید توجه کنیم که در نظریه مجموعهها، اگر مجموعهای بخشی از مجموعهی دیگر باشد، میگوییم که آن مجموعه، یک زیرمجموعهی (نه یک عضو) مجموعهی بزرگتر است؛ در نتیجه به زبان نظریه مجموعهها، این مصراع را باید به صورت زیر بیان کرد:
بنی آدم زیرمجموعهي یکدیگر هستند
یعنی هر انسانی زیر مجموعهای از انسان دیگر است.
و اما در همین نظریه داریم که اگر دو مجموعه زیر مجموعهی یکدیگر باشند، میتوان ثابت کرد که آن دو مجموعه با هم مساوی هستند:
(A⊆B)&(B⊆A)⇔A=B
بنابراین اگر انسان اول زیرمجموعه انسان دوم باشد و همینطور، انسان دوم هم زیرمجموعه انسان اول باشد، میتوان گفت که انسان اول و انسان دوم یکی هستند؛ و به همین ترتیب میتوان نتیجه گرفت که همهی انسانها مساوی هستند.
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
درویش
- درویش
- فقیر، تهی دست
- صوفی، قلندر
همت
- همت
- اراده و آرزو و خواهش و عزم
- شجاعت و دلیری
- فال نیک
- بلند نظری
- (اصطلاح تصوف ) توجه قلب با تمام قوای روحانی خود به جانب حق ، برای حصول کمال در خود یا دیگری ، به نحوی که به غیر مقصود حقیقی ملتفت نشود. توجه پیر برای امر وجودی یا عدمی . نفس پیر. نفوذ ناپیدای شیخ در مریدان
صعب
- صعب
- دشوار
- سرکش
دماغ
- دِماغ
- دَماغ
- مغز سر
- بینی