-
آورده اند که نوشیروان عادل را در شکارگاهی صیدی کباب کردند و نمک نبود غلامی بروستا رفت تا نمک آرد نوشیروان گفت نمک بقیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد
-
گفتند از این قدر چه خلل زاید گفت بنیاد ظلم در جهان اول اندکی بوده است هر که آمد بر او مزیدی کرد تا بدین غایت رسیده
-
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی
برآورند غلامان او درخت از بیخ
-
به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد
زنند لشکریانش هزار مرغ بسیخ
در سیرت پادشاهان حکایت نوزدهم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-سیرت-پادشاهان-حکایت-نوزدهم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(2000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(2000 تومان)