-
من دوست می دارم جفا کز دست جانان می برم
طاقت نمی دارم ولی افتان و خیزان می برم
-
از دست او جان می برم تا افکنم در پای او
تا تو نپنداری که من از دست او جان می برم
-
تا سر برآورد از گریبان آن نگار سنگ دل
هر لحظه از بیداد او سر در گریبان می برم
-
خواهی به لطفم گو بخوان خواهی به قهرم گو بران
طوعا و کرها بنده ام ناچار فرمان می برم
-
درمان درد عاشقان صبرست و من دیوانه ام
نه درد ساکن می شود نه ره به درمان می برم
-
ای ساربان آهسته رو با ناتوانان صبر کن
تو بار جانان می بری من بار هجران می برم
-
ای روزگار عافیت شکرت نکردم لاجرم
دستی که در آغوش بود اکنون به دندان می برم
-
گفتم به پایان آورم در عمر خود با او شبی
حالا به عشق روی او روزی به پایان می برم
-
سعدی دگربار از وطن عزم سفر کردی چرا
از دست آن ترک خطا یرغو به قاآن می برم
-
من خود ندانم وصف او گفتن سزای قدر او
گل آورند از بوستان من گل به بستان می برم
من دوست می دارم جفا کز دست جانان می برم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/من-دوست-می-دارم-جفا-کز-دست-جانان-می-برم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
یرغو
- یَرغو
- یارغو
- داوری