کاربردهای طپانچه
-
که نه امشب آن سماعست که دف خلاص یابد
به طپانچهای و بربط برهد به گوشمالی
-
شد چشم زده بهار باغش
زد باد تپانچه بر چراغش
-
گه عارض سیمین یکی را طپانچه زدی و گه ساق بلورین دیگری شکنجه کردی القصه شنیدم که طرفی از خباثت نفس او معلوم کردند و بزدند و براندند و مکتب او را بمصلحی دادند پارسای سلیم نیکمرد حلیم که سخن بجز بحکم ضرورت نگفتی و موجب آزار کس بر زبانش نرفتی