نابسامان

نابسامان
ناسامان
بی ساز و برگ
بی سامان، آشفته کار
گمراه، بدکار
ناشایست، ناپسندیده
1

کاربردهای نابسامان

  • ای یار ناسامان من از من چرا رنجیده ای

    وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیده ای