پیچیدن

پیچیدن
لوله کردن، خم کردن، درهم کردن
متاثر شدن، متألم گشتن
به رنج و درد دچار شدن (و دچار کردن)
1

کاربردهای پیچیدن

  • بپیچید زانپس یکی آه کرد

    ز نیک و بد اندیشه کوتاه کرد

  • به محمود گفت این حکایت کسی

    بپیچید از اندیشه بر خود بسی