سحرگه ره روی در سرزمینی
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/سحرگه-ره-روی-در-سرزمینی

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

  1. سحرگه ره روی در سرزمینی

    همی گفت این معما با قرینی

  2. که ای صوفی شراب آن گه شود صاف

    که در شیشه برآرد اربعینی

  3. خدا زان خرقه بیزار است صد بار

    که صد بت باشدش در آستینی

  4. مروت گر چه نامی بی نشان است

    نیازی عرضه کن بر نازنینی

  5. ثوابت باشد ای دارای خرمن

    اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

  6. نمی بینم نشاط عیش در کس

    نه درمان دلی نه درد دینی

  7. درون ها تیره شد باشد که از غیب

    چراغی برکند خلوت نشینی

  8. گر انگشت سلیمانی نباشد

    چه خاصیت دهد نقش نگینی

  9. اگر چه رسم خوبان تندخوییست

    چه باشد گر بسازد با غمینی

  10. ره میخانه بنما تا بپرسم

    مآل خویش را از پیش بینی

  11. نه حافظ را حضور درس خلوت

    نه دانشمند را علم الیقینی

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  همی گفت این معما با قرینی
که در شیشه برآرد اربعینی
که صد بت باشدش در آستینی
نیازی عرضه کن بر نازنینی
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
نه درمان دلی نه درد دینی
چراغی برکند خلوت نشینی
چه خاصیت دهد نقش نگینی
چه باشد گر بسازد با غمینی
مآل خویش را از پیش بینی
نه دانشمند را علم الیقینی سحرگه ره روی در سرزمینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
خدا زان خرقه بیزار است صد بار
مروت گر چه نامی بی نشان است
ثوابت باشد ای دارای خرمن
نمی بینم نشاط عیش در کس
درون ها تیره شد باشد که از غیب
گر انگشت
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  همی گفت این معما با قرینی
که در شیشه برآرد اربعینی
که صد بت باشدش در آستینی
نیازی عرضه کن بر نازنینی
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
نه درمان دلی نه درد دینی
چراغی برکند خلوت نشینی
چه خاصیت دهد نقش نگینی
چه باشد گر بسازد با غمینی
مآل خویش را از پیش بینی
نه دانشمند را علم الیقینی سحرگه ره روی در سرزمینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
خدا زان خرقه بیزار است صد بار
مروت گر چه نامی بی نشان است
ثوابت باشد ای دارای خرمن
نمی بینم نشاط عیش در کس
درون ها تیره شد باشد که از غیب
گر انگشت
  • پس زمینه شب متن نوشته:  همی گفت این معما با قرینی
که در شیشه برآرد اربعینی
که صد بت باشدش در آستینی
نیازی عرضه کن بر نازنینی
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
نه درمان دلی نه درد دینی
چراغی برکند خلوت نشینی
چه خاصیت دهد نقش نگینی
چه باشد گر بسازد با غمینی
مآل خویش را از پیش بینی
نه دانشمند را علم الیقینی سحرگه ره روی در سرزمینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
خدا زان خرقه بیزار است صد بار
مروت گر چه نامی بی نشان است
ثوابت باشد ای دارای خرمن
نمی بینم نشاط عیش در کس
درون ها تیره شد باشد که از غیب
گر انگشت س
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  همی گفت این معما با قرینی
که در شیشه برآرد اربعینی
که صد بت باشدش در آستینی
نیازی عرضه کن بر نازنینی
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
نه درمان دلی نه درد دینی
چراغی برکند خلوت نشینی
چه خاصیت دهد نقش نگینی
چه باشد گر بسازد با غمینی
مآل خویش را از پیش بینی
نه دانشمند را علم الیقینی سحرگه ره روی در سرزمینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
خدا زان خرقه بیزار است صد بار
مروت گر چه نامی بی نشان است
ثوابت باشد ای دارای خرمن
نمی بینم نشاط عیش در کس
درون ها تیره شد باشد که از غیب
گر انگشت
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  سحرگه ره روی در سرزمینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
خدا زان خرقه بیزار است صد بار
مروت گر چه نامی بی نشان است
ثوابت باشد ای دارای خرمن
نمی بینم نشاط عیش در کس
درون ها تیره شد باشد که از غیب
گر انگشت سلیمانی نباشد
اگر چه رسم خوبان تندخوییست
ره میخانه بنما تا بپرسم
نه حافظ را حضور درس خلوت همی گفت این معما با قرینی
که در شیشه برآرد اربعینی
که صد بت باشدش در آستینی
نیازی عرضه کن بر نازنینی
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
نه درمان دلی نه درد دینی
چراغی برکند خلوت نشینی
چ
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  سحرگه ره روی در سرزمینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
خدا زان خرقه بیزار است صد بار
مروت گر چه نامی بی نشان است
ثوابت باشد ای دارای خرمن
نمی بینم نشاط عیش در کس
درون ها تیره شد باشد که از غیب
گر انگشت سلیمانی نباشد
اگر چه رسم خوبان تندخوییست
ره میخانه بنما تا بپرسم
نه حافظ را حضور درس خلوت همی گفت این معما با قرینی
که در شیشه برآرد اربعینی
که صد بت باشدش در آستینی
نیازی عرضه کن بر نازنینی
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
نه درمان دلی نه درد دینی
چراغی برکند خلوت نشینی
چه خاصیت
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  سحرگه ره روی در سرزمینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
خدا زان خرقه بیزار است صد بار
مروت گر چه نامی بی نشان است
ثوابت باشد ای دارای خرمن
نمی بینم نشاط عیش در کس
درون ها تیره شد باشد که از غیب
گر انگشت سلیمانی نباشد
اگر چه رسم خوبان تندخوییست
ره میخانه بنما تا بپرسم
نه حافظ را حضور درس خلوت همی گفت این معما با قرینی
که در شیشه برآرد اربعینی
که صد بت باشدش در آستینی
نیازی عرضه کن بر نازنینی
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
نه درمان دلی نه درد دینی
چراغی برکند خلوت نشینی
چه خاصیت
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  سحرگه ره روی در سرزمینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
خدا زان خرقه بیزار است صد بار
مروت گر چه نامی بی نشان است
ثوابت باشد ای دارای خرمن
نمی بینم نشاط عیش در کس
درون ها تیره شد باشد که از غیب
گر انگشت سلیمانی نباشد
اگر چه رسم خوبان تندخوییست
ره میخانه بنما تا بپرسم
نه حافظ را حضور درس خلوت همی گفت این معما با قرینی
که در شیشه برآرد اربعینی
که صد بت باشدش در آستینی
نیازی عرضه کن بر نازنینی
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
نه درمان دلی نه درد دینی
چراغی برکند خلوت نشینی
چه خاصی

    • قرینی

      قَرین
      همسر
      یار
      نزدیک
      همنشین
      نَفْسْ
    • صوفی

      صوفی
      پشمینه پوش
      پیرو طریقه تصوف
    • خرقه

      خِرقه
      لباسی که از وصله شدن تکه پارچه‌های گوناگون درست شده است. جامه مخصوص درویشان
    • مآل

      مَآل
      سرانجام، عاقبت
      اساس و اصل و بنیاد