شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد

متن شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد

شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد

زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد

شرابخواری و لذت پنهانی کاری بی پایه و اساس است. به جمع رندان رفتیم و هر چه می‌خواهد بشود، بشود.
گره ز دل بگشا و از سپهر یاد مکن

که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد

غم را از دلت دور کن و به چیستی دنیا نیندیش. که عقل هیچ گره‌گشایی نتوانست این مسئله را حل کند.
ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ

از این فسانه هزاران هزار دارد یاد

از تغییر و تحولات زمانه متعجب نشو که تاریخ دنیا، هزاران هزار ماجرا مثل این داشته است.
قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش

ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد

جام شراب را به شرط فهمیدن و احترام گذاشتن به آن، در دست بگیر چرا که این جام، از کاسه سر جمشید و بهمن و قباد ساخته شده است.
که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند

که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد

چه کسی می‌داند که کی‌کاووس و پادشاهان دیگر کجا رفتند؟ چه کسی از این راز آگاه است که تخت پادشاهی جمشید چگونه از دست رفت؟
ز حسرت لب شیرین هنوز می بینم

که لاله می دمد از خون دیده فرهاد

هنوز که هنوز است می‌بینم که از خون چشم فرهاد که در حسرت کام جویی از لبان شیرین ریخته شده است، در صحراها لاله می‌روید.
مگر که لاله بدانست بی وفایی دهر

که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد

شاید لاله خبر از بی‌وفایی روزگار داشت که از زمان به دنیا آمدن تا وقت مرگ، جام می را از دستش رها نکرد.
بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم

مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد

بیا بیا که دمی با می، خراب شویم. در آن زمان، شاید در این خراب آباد به گنجی دست پیدا کنیم.
نمی دهند اجازت مرا به سیر و سفر

نسیم باد مصلا و آب رکن آباد

نسیم باد مصلا و آب چشمه رکن آباد، نمی‌گذارند که من به سیر و سفر بروم
قدح مگیر چو حافظ مگر به ناله چنگ

که بسته اند بر ابریشم طرب دل شاد

همانند حافظ، هیچگاه جام می را بدون همراهی آواز چنگ در دست نگیر. چرا که دل شاد با تار ابریشمی چنگ، پیوند دارد.