کاربردهای جمشید
-
عمرتان باد و مراد ای ساقیان بزم جم
گر چه جام ما نشد پرمی به دوران شما
-
قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش
ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد
-
که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند
که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد
-
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
-
جمشید جز حکایت جام از جهان نبرد
زنهار دل مبند بر اسباب دنیوی
-
بر تخت جم پدید نیاید شب دراز
من دانم این حدیث که در چاه بیژنم
-
بیا ساقی آن می که عکسش ز جام
به کیخسرو و جم فرستد پیام
-
بده تا بگویم به آواز نی
که جمشید کی بود و کاووس کی
-
بده ساقی آن می کز او جام جم
زند لاف بینایی اندر عدم
-
به من ده که گردم به تایید جام
چو جم آگه از سر عالم تمام
-
بده ساقی آن می که عکسش ز جام
به کیخسرو و جم فرستد پیام
-
چه خوش گفت جمشید با تاج و گنج
که یک جو نیرزد سرای سپنج
-
فلک را گهر در صدف چون تو نیست
فریدون و جم را خلف چون تو نیست
-
به نقل از اوستادان یاد دارم
که شاهان عجم کیخسرو و جم
-
کافکند بخاک صد هزاران جم و کی
این آمدن تیرمه و رفتن دی