-
-
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی
می خواند دوش درس مقامات معنوی
-
دیشب بلبل بر سر شاخ سرو با آواز پهلوی، درس مراتب و درجات معنوی را میخواند
-
-
-
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت نکته توحید بشنوی
-
یعنی: بیا که آتش طور تجلی پیدا کرد تا نکته خداشناسی را از درخت بیاموزی
-
-
-
مرغان باغ قافیه سنجند و بذله گوی
تا خواجه می خورد به غزل های پهلوی
-
پرندگان باغ قافیه شناس و لطیفه گوی هستند تا خواجه با شنیدن غزلهای پهلوی شراب بنوشد
-
-
-
جمشید جز حکایت جام از جهان نبرد
زنهار دل مبند بر اسباب دنیوی
-
جمشید بجز باقی گذاشتن داستان جام خود، بهره دیگری از دنیا نبرد. آگاه باش که بر داراییهای دنیا دل نبندی
-
-
-
این قصه عجب شنو از بخت واژگون
ما را بکشت یار به انفاس عیسوی
-
این داستان عجیب ما را بشنو که از بخت و اقبال وارونه ما، یار با دم مسیحایی خود بجای آنکه ما را جان ببخشد، ما را کشت!
-
-
-
خوش وقت بوریا و گدایی و خواب امن
کاین عیش نیست درخور اورنگ خسروی
-
دم خوشی است بروی حصیر و با نداری به خواب آسودن رفتن. چرا که این خوشی حتی سزاوار پادشاه پر شوکت هم نیست.
-
-
-
چشمت به غمزه خانه مردم خراب کرد
مخموریت مباد که خوش مست می روی
-
چشمانت با عشوههایش مردم را خانه خراب کرد. الهی که دچار خماری نباشی که خوب داری مستانه میگذری
-
-
-
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
کای نور چشم من بجز از کشته ندروی
-
دهقان پیر چه بجا به پسرش گفت : که ای نور دیدگان من! تنها آنچه که بکاری را درو خواهی کرد.
-
-
-
ساقی مگر وظیفه حافظ زیاده داد
کآشفته گشت طره دستار مولوی
-
مگر ساقی بیشتر از حد تحمل حافظ به او شراب داده است که عمامه دور کلاه او از هم باز شده است؟!
-
بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/بلبل-ز-شاخ-سرو-به-گلبانگ-پهلوی
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
بلبل
- عندلیب
- هزاردستان
- بلبل
- مرغ چمن
- مرغ سحر
- هزار
-
- پرنده ایست جزو راسته ٔ گنجشکان متعلق به دسته ٔ دندانی نوکان که قدش تقریباً به اندازه ٔ گنجشک است و رنگش در پشت خاکستری متمایل به قرمز و در زیر شکم متمایل به زرد است . نوکش ظریف و تیز است . این پرنده حشره خوار است و آوازی دلکش دارد
سرو
- سرو
-
-
- درختی است همواره سبز که در سه نوع است: سرو ناز که شاخهایش متمایل است ، سرو آزاد که شاخهایش راست رسته باشد و سرو سهی که دو شاخه راست رسته دارد.
گلبانگ
- گلبانگ
- آواز بلند
- نام لحنی از لحنهای موسیقی
- گل بانگ، بانگ گل، آوازی که بلبل برای گل میخواند
پهلوی
- پهلوی
- زبان پهلوی ، زبان ایران در دوره ٔ اشکانیان و ساسانیان
- فهلوی، گوشه ای از آواز در دستگاه چهارگاه بعد از گوشه (حدی) و قبل از (رجز)
معنوی
- معنوی
- منسوب به معنی ، باطنی ، حقیقی .
مقامات
- مقامات
- کنایه از مراتب و قواعد.
- منازل . مراحل
- درجات . منزلتها
- مناصب . مشاغل . سِمَتها.
آتش موسی
- آتش موسی
- آتشی که بر موسی (ع) تجلی کرد. آتش طور. اشاره است به آیه 8 سوره نمل: وقتی حضرت موسی (ع) در کوه طور دنبال نور آتش رفت خداوند فرمود هر که در این آتش و اطراف آنست برکت داده شدند.
نمود گل
- گل نمودن
- نمود گل
- ظاهر شدن . تجلی کردن
بذله
- بذله
- سخن خوش و مرغوب و لطیفه
- شعری که به آهنگ خوانده شود.
- استهزا، مسخره
جمشید
- جمشید
- جم
- پسر تهمورث، چهارمین پادشاه پیشدادی. او هزار سال عمر کرد و مدت پادشاهی او نزدیک هفتصد سال بود. پادشاهی او، دوره تابندگی و درخشش زندگی ایرانیان بوده است. شراب و نوروز و حمام و طبابت و تیروکمان از یادگارهای او هستند. سرانجام به دست ضحاک ماردوش کشته شد.
جام
- جام
-
- پیاله آبخوری، پیاله شرابخوری
- آیینه شیشهای، شیشههای رنگی
- جام جم: جام گیتی نما، جام جهان نما. جامی که جمشید چهارمین پادشاه پیشدادی اختراع کرد و در آن اوضاع جهان را مشاهده می کرد، این جام بعدها به کیخسرو و دارا رسید. در عرفان از این جام به دل تعبیر می شود.
زنهار
- زنهار
- زینهار
- پناه و امان و مهلت
- (صوت): البته. (برای تاکید هم به کار می رود)
- (صوت ) پرهیز و اجتناب
- ترس و بیم
- هوش و آگاهی
- شتاب و تعجیل
انفاس عیسوی
- دم مسیحا
- انفاس عیسوی
- دم عیسی
- نفس عیسی مسیح که جانبخش و زنده کننده مردگان بوده است.
بوریا
- بوریا
- حصیر، حصیری که از نی شکافته می بافند.
اورنگ
- اورنگ
- تخت پادشاهی
- فر، شکوه ، شأن
غمزه
- غمزه
- اشاره با چشم و ابرو
- پلک زدن از روی ناز و کرشمه
- در اصطلاح عاشقان، کنایت از عدم التفات است.
- دراصطلاح تصوف، بمعنی فیض و جذبه ٔ باطن است که نسبت به سالک واقع شود.
مخموریت
- مخمور
- مست و مدهوش و می زده
دهقان
- دهقان
- صاحب ده
- کشاورز
- روستایی
- حافظ سنن و روایات ایرانی
ساقی
- ساقی
- کسی که آب یا شراب به دیگران دهد.
طره
- طره
- کنارة هر چیزی ، حاشیه، حاشیه کتاب
- زلف ، موی پیشانی
- نقش و نگارجامه
- کنگره
دستار
- دستار
- عمامه ، پارچه ای که به دور سر پیچند.
مولوی
- مولوی
- منسوب به مولی
- نوعی کلاه نمدی بلند که دراویش بر سر گذارند.