کاربردهای دهقان
-
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
کای نور چشم من بجز از کشته ندروی
-
مراعات دهقان کن از بهر خویش
که مزدور خوشدل کند کار بیش
-
یکی پهلوان بود دهقان نژاد
دلیر و بزرگ و خردمند و راد
-
مسکن شهری ز تو ویرانه شد
خرمن دهقان ز تو بیدانه شد