آن که هلاک من همی خواهد و من سلامتش
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/آن-که-هلاک-من-همی-خواهد-و-من-سلامتش

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

  1. آن که هلاک من همی خواهد و من سلامتش

    هر چه کند ز شاهدی کس نکند ملامتش

    آن کسی که می‌خواهد من بمیرم و من خواهان سلامتی او هستم، کسی او را به خاطر کارهایی که در راه و رسم شاهدی انجام داده، ملامت نکند.

  2. میوه نمی دهد به کس باغ تفرجست و بس

    جز به نظر نمی رسد سیب درخت قامتش

    به کسی بهره‌ای نمی‌رساند. فقط و فقط باغی است برای گشتن و سیر و سیاحت کردن. تنها با نگاه می‌توان به سیب درخت قامت او رسید. (دست به گونه‌های او نمی‌رسد)

  3. داروی دل نمی کنم کان که مریض عشق شد

    هیچ دوا نیاورد باز به استقامتش

    من برای درد دل، دارویی تجویز نمی‌کنم چرا که کسی که به درد عشق مبتلا شد، هیچ دارویی نمی‌تواند او را دوباره سرپا کند.

  4. هر که فدا نمی کند دنیی و دین و مال و سر

    گو غم نیکوان مخور تا نخوری ندامتش

    به کسی که دین و دنیا ودارایی و جانش را قربانی نمی‌کند، بگو که غمخوار خوبان نباش تا پشیمان نشوی.

  5. جنگ نمی کنم اگر دست به تیغ می برد

    بلکه به خون مطالبت هم نکنم قیامتش

    اگر دست به شمشیر هم ببرد، باز هم با او جنگ نمی‌کنم؛ اگر خونم را ریخت، حتی در روز قیامت هم بازخواست خون خود را نخواهم کرد.

  6. کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی

    کان چه گناه او بود من بکشم غرامتش

    ای کاش که یک بار دیگر می‌توانستم در روز قیامت او را ببینم؛ تا هر گناهی که داشته باشد، من جور گناهان او را بکشم.

  7. هر که هوا گرفت و رفت از پی آرزوی دل

    گوش مدار سعدیا بر خبر سلامتش

    ای سعدی! دیگر به دنبال خبر سلامتی کسی که  پر و بال گرفت و به دنبال هوی و هوس و خواسته دل خود رفت، نباش.

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

  • تفرجست

    تفرج
    گردش و سیر و سیاحت
    از تنگی و سختی و دشواری بیرون آمدن
  • تیغ

    تیغ
    شمشیر، هر چیز برنده
  • هوا

    هوی
    هوا
    میل، خواهش، آرزو
    عشق