از تو با مصلحت خویش نمی پردازم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/از-تو-با-مصلحت-خویش-نمی-پردازم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)

  1. از تو با مصلحت خویش نمی پردازم

    همچو پروانه که می سوزم و در پروازم

    من همانند پروانه‌ای هستم که با وجودی که در حال سوختن هستم، به پرواز خود به سوی نور معشوق ادامه می‌دهم؛ من از عشق تو و در عشق تو، به صلاح خود نمی‌اندیشم.

  2. گر توانی که بجویی دلم امروز بجوی

    ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم

  3. نه چنان معتقدم کم نظری سیر کند

    یا چنان تشنه که جیحون بنشاند آزم

  4. همچو چنگم سر تسلیم و ارادت در پیش

    تو به هر ضرب که خواهی بزن و بنوازم

  5. گر به آتش بریم صد ره و بیرون آری

    زر نابم که همان باشم اگر بگدازم

  6. گر تو آن جور پسندی که به سنگم بزنی

    از من این جرم نیاید که خلاف آغازم

  7. خدمتی لایقم از دست نیاید چه کنم

    سر نه چیزیست که در پای عزیزان بازم

  8. من خراباتیم و عاشق و دیوانه و مست

    بیشتر زین چه حکایت بکند غمازم

  9. ماجرای دل دیوانه بگفتم به طبیب

    که همه شب در چشمست به فکرت بازم

  10. گفت از این نوع شکایت که تو داری سعدی

    درد عشقست ندانم که چه درمان سازم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)

  • آزم

    آز
    زیاده خواهی . طمع. ولع. حرص- تنگ چشمی
    غم و حسرت
    هوی و آرزو
    حاجت و نیاز
  • چنگم

    چنگ
    از سازهای زهی باستانی ایران. در زمان‌های قدیم، به جای سیم‌های فلزی، از تارهای ابریشم بافته شده، برای ایجاد صدا، استفاده می‌شده است.
  • ارادت

    ارادت
    خواستن
    خواست ،میل، قصد
    علاقه مندی، سرسپردگی مرید به مرشد
    دوستی از روی اخلاص و بی ریایی
  • خراباتیم

    خرابات
    جمع خرابه. ویرانه ها
    می‌خانه، میکده، شراب خانه
    قمار خانه
    در اصطلاح تصوف، مرتبه ویرانی عادت‌های نفسانی