-
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد
می برم جور تو تا وسع و توانم باشد
-
گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت
ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد
-
چون مرا عشق تو از هر چه جهان بازاستد
چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد
-
تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد
جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد
-
در قیامت چو سر از خاک لحد بردارم
گرد سودای تو بر دامن جانم باشد
-
گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست
تا شبی محرم اسرار نهانم باشد
-
هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هست
من خود این بخت ندارم که زبانم باشد
-
جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی
سر این دارم اگر طالع آنم باشد
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/از-تو-دل-برنکنم-تا-دل-و-جانم-باشد
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
دولت
- دولت
- حکومت ، سلطنت ، هیئت وزیران
- سعادت ، طالع
- جاه ، مکنت
- مدد، کمک
زار
- زار
- نالهی شیر
- ناله
- گریه کردن به شدت و سوز
- اندوه
- خوار و خفیف
- درمانده و بیچاره
- ضعیف و نحیف
- دل خسته از عشق
- خراب
- آهنگ زیر
نوازی
- نواختن
- نوازش نمودن، مهربانی کردن
- عطا کردن
جام
- جام
- پیاله آبخوری، پیاله شرابخوری
- آیینه شیشهای، شیشههای رنگی
- جام جم: جام گیتی نما، جام جهان نما. جامی که جمشید چهارمین پادشاه پیشدادی اختراع کرد و در آن اوضاع جهان را مشاهده می کرد، این جام بعدها به کیخسرو و دارا رسید. در عرفان از این جام به دل تعبیر می شود.
تیغ
- تیغ
- شمشیر، هر چیز برنده
سودای
- سودا
- نام خلطی از اخلاط چهارگانه و به طور مجازی به معنی شیدایی و دیوانگی است چرا که بر طبق طب سنتی، چنانچه مقدار سودا از حد بگذرد، جنون پدید میآید.
- خیال خام، خیال باطل
- سیاه
- داد و ستد، معامله، خرید و فروش
لحد
- لحد
- شکافی در قبر که جسد مرده را در آن قرار میدهند.