-
-
باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد
-
باد وزید و با خود بوی خوش عنبر را آورد. درخت بادام بر سر شاخه هایش شکوفه رویانید.
-
-
-
شاخ گل از اضطراب بلبل
با آن همه خار سر درآورد
-
از شدت بیتابی بلبل، با وجود آن همه خار، شاخه گل سر باز کرد.
-
-
-
تا پای مبارکش ببوسم
قاصد که پیام دلبر آورد
-
تا پای مبارک پیامآور را ببوسم که پیغام دلبر را آورد.
-
-
-
ما نامه بدو سپرده بودیم
او نافه مشک اذفر آورد
-
ما برای او نامه فرستاده بودیم، او نافه مشک پربو را برای ما آورد.
-
-
-
هرگز نشنیده ام که بادی
بوی گلی از تو خوشتر آورد
-
هرگز به گوشم نخورده است که بادی، بوی گلی که از تو خوشتر باشد، آورده باشد.
-
-
-
کس مثل تو خوبروی فرزند
نشنید که هیچ مادر آورد
-
هیچکس نشنیده است که مادری فرزندی به زیبایی تو به دنیا آورده باشد.
-
-
-
بیچاره کسی که در فراقت
روزی به نماز دیگر آورد
-
بدبخت کسی است که در دوری تو، روزیاش را با نماز بردن به کس دیگری بدست آورد.
-
-
-
سعدی دل روشنت صدف وار
هر قطره که خورد گوهر آورد
-
سعدی! دل پاک تو، همانند صدف، به ازای هر قطرهای که فروبرد، مرواریدی پدید آورد.
-
-
-
شیرینی دختران طبعت
شور از متمیزان برآورد
-
شیرینی دختران طبع تو (شعرهایت) شور و ولولهای در میان مردمی که درک دارند به پا کرد.
-
-
-
شاید که کند به زنده در گور
در عهد تو هر که دختر آورد
-
جا دارد که هر کسی که در زمان تو دختری به دنیا بیاورد، آن دختر را زنده به گور کند
-
باد آمد و بوی عنبر آورد
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/باد-آمد-و-بوی-عنبر-آورد
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
عنبر
- عنبر
-
- مادهای مومی و خوش بو است که از نهنگ عنبر (گاو عنبر) به دست میآید. عنبر در دستگاه گوارش نهنگ عنبر ساخته میشود و از راه مخرج یا دهان این جانور دفع میشود. قطعههای عنبر دفع شده روی آب دریا یا در ساحل به دست میآید.
گل-گلی
- گل
-
-
- هرجا که گل به صورت مجزا به کار برده شود،(نام خاص آن ذکر نشود) منظور گل سرخ است.
بلبل
- عندلیب
- هزاردستان
- بلبل
- مرغ چمن
- مرغ سحر
- هزار
-
- پرنده ایست جزو راسته ٔ گنجشکان متعلق به دسته ٔ دندانی نوکان که قدش تقریباً به اندازه ٔ گنجشک است و رنگش در پشت خاکستری متمایل به قرمز و در زیر شکم متمایل به زرد است . نوکش ظریف و تیز است . این پرنده حشره خوار است و آوازی دلکش دارد
مشک
- مشک
- مشکین
-
- مادهای خوشبو و سیاه رنگ که از ناف آهوی خطائی بدست میآید.
اذفر
- اذفر
- خوشبو، پربو
در
- دُرّ
- لولو
- مروارید
-
-
- نوعی جواهر است به شکل کروی که در داخل صدفها تشکیل میشود. در قدیم تصور براین بوده که با چکیدن قطره باران به درون صدفی که در سطح دریا دهان بازکرده، مروارید پرورش مییابد
- دُر (جمع آن=دُرَر)، مروارید درشت است
متمیزان
- متمیز
- برگزیده و ممتاز، اهل تمیز و تشخیص، صاحب فهم و فراست