در اخلاق درویشان حکایت بیست و ششم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-اخلاق-درویشان-حکایت-بیست-و-ششم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3000 تومان)

  1. یاد دارم که با کاروانی همه شب رفته بودم و سحرگاه بر کنار بیشه ای خفته شوریده ای همراه ما بود نعره بزد و راه بیابان گرفت و یک نفس آرام نیافت

    یادم می‌آید که تمام مدت شب با کاروانی در راه بودم و سحر، در کنار بیشه‌ای خوابیدیم. سرگشته‌ای همراه ما بود. فریاد زد و به سمت بیابان رفت و یک لحظه هم آرام نشد.

  2. چون روز شد گفتم این چه حالت بود گفت بلبلان را دیدم که بنالش درآمده بودند از درخت و کبکان از کوه و غوکان از آب و بهایم از بیشه اندیشه کردم که مروت نباشد همه در تسبیح و من بغفلت خفته

    هنگامی که روز شد، به او گفتم: این چه حالی بود؟ پاسخ داد: دیدم که بلبلان از درخت ناله و فریاد می‌کردند وکبک‌ها از کوه فریاد برآورده بودند و غورباقه‌ها از آب و چهارپایان از بیشه فریاد می‌زدند. به خود فکر کردم که رسم جوانمردی نیست که همه در حال یاد کردن از خداوند باشند ولی من در حالت بی‌خبری خوابیده باشم

  3. دوش مرغی به صبح مینالید

    عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش

    دیشب پرنده‌ای نزدیک صبح ناله سر می‌داد و عقل و صبر و طاقت و هوشم را برد

  4. یکی از دوستان مخلص را

    مگر آواز من رسید بگوش

    گویی صدای من به گوش یکی از دوستان مخلصم رسید

  5. گفت باور نداشتم که ترا

    بانگ مرغی چنین کند مدهوش

    به من گفت: فکر نمی‌کردم که آواز یک پرنده بتواند تو را اینچنین از خود بی خود کند

  6. گفتم این شرط آدمیت نیست

    مرغ تسبیح خوان و من خاموش

    پاسخ داد که این رسم انسانیت نیست که مرغ در حال یاد خداوند باشد ولی من ساکت باشم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3000 تومان)

  • نفس

    دم
    نفس
    گرما
    آه
    لحظه، هنگام
  • بلبلان

    عندلیب
    هزاردستان
    بلبل
    مرغ چمن
    مرغ سحر
    هزار
    پرنده ایست جزو راسته ٔ گنجشکان متعلق به دسته ٔ دندانی نوکان که قدش تقریباً به اندازه ٔ گنجشک است و رنگش در پشت خاکستری متمایل به قرمز و در زیر شکم متمایل به زرد است . نوکش ظریف و تیز است . این پرنده حشره خوار است و آوازی دلکش دارد
  • مدهوش

    مدهوش
    سرگشته، حیران، شیدا
  • تسبیح

    تسبیح
    خدای را به پاکی یاد کردن