ماه رویا روی خوب از من متاب
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/ماه-رویا-روی-خوب-از-من-متاب

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

  1. ماه رویا روی خوب از من متاب

    بی خطا کشتن چه می بینی صواب

    ای که در رویا همانند ماه هستی، صورت زیبایت را از من برنگردان، آیا انتظار داری اگر من را بدون اینکه خطایی کرده باشم، بکشی، صواب ببری؟

  2. دوش در خوابم در آغوش آمدی

    وین نپندارم که بینم جز به خواب

    دیشب در هنگام خواب، به آغوشم آمدی. فکر نمی‌کنم که بتواننم چنین سعادتی را در غیر از خواب، تجربه کنم.

  3. از درون سوزناک و چشم تر

    نیمه ای در آتشم نیمی در آب

    از درون سوزناک و اندوهگین هستم و چشمانم اشکبار است. نیمی از وجودم در آتش است (در حال سوختن است) و نیم دیگر در آب (چشمان تر) است.

  4. هر که بازآید ز در پندارم اوست

    تشنه مسکین آب پندارد سراب

    هر کسی که از در وارد می‌شود، خیال می‌کنم که اوست. همانگونه که تشنه بیچاره، سراب می‌بیند و فکر می‌کند که آب است.

  5. ناوکش را جان درویشان هدف

    ناخنش را خون مسکینان خضاب

    تیر او، جان درویشان را هدف گرفته است. خون بیچارگان، رنگ ناخن او است.

  6. او سخن می گوید و دل می برد

    و او نمک می ریزد و مردم کباب

    او صحبت می‌کند و دلبری می‌کند. او نمک پراکنی می‌کند و مردم را کباب می‌کند

  7. حیف باشد بر چنان تن پیرهن

    ظلم باشد بر چنان صورت نقاب

    حیف است که روی چنین اندامی را پیراهن بپوشاند. ظلم است که روی چنین صورتی نقاب باشد.

  8. خوی به دامان از بناگوشش بگیر

    تا بگیرد جامه ات بوی گلاب

    با پر لباس خود، عرق بناگوش او را پاک کن تا اینگونه لباست بوی گلاب بگیرد (گلاب عرق گل است و اینگونه محبوب به گل تشبیه شده است)

  9. فتنه باشد شاهدی شمعی به دست

    سرگران از خواب و سرمست از شراب

    زیبارویی که در دستانش شمع است، و سرش از فشار خواب سنگین شده و از خوردن شراب سرمست گردیده است، مایه آشوب است.

  10. بامدادی تا به شب رویت مپوش

    تا بپوشانی جمال آفتاب

    یک روز از سحرگاه تا هنگام شب رویت را نپوشان تا با اینکار، زیبایی خورشید را محو کنی

  11. سعدیا گر در برش خواهی چو چنگ

    گوشمالت خورد باید چون رباب

    ای سعدی! اگر می‌خواهی که همچون چنگ او را در آغوش بگیری، بایستی که همانند رباب مرتب گوشمالی بخوری

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

  • ناوکش

    ناوک
    ناوه
    ناو
    تیر کوچک
    نی و هرچیزی شبیه آن که میانش خالی باشد.
  • خوی

    خوی
    خیو
    عرق، خروج رطوبت بشکل قطره های بسیار کوچک از سطح خارجی هر چیزی
    تف، آب دهان
  • فتنه

    فتنه
    آشوب، ستیزه، عذاب و رنج، شگفتی
  • چنگ

    چنگ
    از سازهای زهی باستانی ایران. در زمان‌های قدیم، به جای سیم‌های فلزی، از تارهای ابریشم بافته شده، برای ایجاد صدا، استفاده می‌شده است.
  • رباب

    رباب
    تنبور
    طنبور
    رواده
    نوعی ساز زهی