-
-
نه هر چه جانورند آدمیتی دارند
بس آدمی که در آفاق نقش دیوارند
-
هر انسانی، دارای انسانیت نیست. انسانهای زیادی هستند که در گوشه و کنار دنیا، همانند تصویری بر روی دیوار هستند.
-
-
-
سیاه سیم زراندوده چون به بوته برند
خلاف آن به در آید که خلق پندارند
-
هنگامی که نقرهی سیاه را که با طلا پوشش داده شده است، به بوتهی نقد میبرند، چیزی برخلاف آنچه که مردم تصور میکنند، آشکار میشود.
-
-
-
کسان به چشم تو بی قیمتند و کوته قدر
که پیش اهل بصیرت بزرگ مقدارند
-
دیگران در نظر تو بیبها و کم ارزش هستند چرا که در نظر دانایان، پر ارزش هستند.
-
-
-
برادران لحد را زبان گفتن نیست
تو گوش دار که با جملگی به گفتارند
-
برای مردگان نمیتوان سخن گفت؛ تو گوش بده که با همه حرف میزنند.
-
-
-
که زینهار بکشیّ و نار بر سر خاک
مرو که همچو تو در زیر خاک بسیارند
-
رنج و حسرت خواهی کشید و آتش بر سر خاکت خواهی آورد. نرو که افراد زیادی هستند که مثل تو بودهاند و اکنون در زیر خاک جا گرفتهاند.
-
-
-
کرانه می کند این پنج روز دولت و ملک
که بگذرند و به ابنای دهر بگذارند
-
این پنج روز قدرت و مال، به پایان خواهد رسید. که مردم میمیرند و داراییشان را برای مردم روزگار باقی میگذارند.
-
-
-
طمع مبند ز دنیا سر هوا و هوس
که پر شود مگرش خاک بر سر انبارند
-
از دنیا انتظار نداشته باش که در آن، خواستهها و خواهش نفس تمام شود؛ هوا و هوس تمامی ندارد تا زمانی که بر سرش خاک بریزند.
-
-
-
دعای بد نکنم بر بدان که مسکینان
به دست خوی بد خویشتن گرفتارند
-
بدان را نفرین نمیکنم چرا که این بیچارگان، خود گرفتار خلق و خوی بد خودشان هستند.
-
-
-
به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود
نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند
-
ای سعدی! به جان زنده دلان قسم که پادشاهی هستی آنقدر ارزش ندارد که به خاطر آن، موجودی را از خود برنجانی
-
نه هر چه جانورند آدمیتی دارند
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/نه-هر-چه-جانورند-آدمیتی-دارند
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
دانلود متن شعر زیبای سعدی
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
ملک
- مُلْک
- پادشاهی
- بزرگی، عظمت
- مملکت و ولایت و کشور
سیم
- سیمین
- سیم
- نقرهای
- سفید، روشن
- خوب، ظریف
بوته
- بوته
- ظرف کوچکی از گِل که زرگران، طلا و نقره را در آن ذوب میکنند.
لحد
- لحد
- شکافی در قبر که جسد مرده را در آن قرار میدهند.
زینهار
- زنهار
- زینهار
- پناه و امان و مهلت
- (صوت): البته. (برای تاکید هم به کار می رود)
- (صوت ) پرهیز و اجتناب
- ترس و بیم
- هوش و آگاهی
- شتاب و تعجیل
دولت
- دولت
- حکومت ، سلطنت ، هیئت وزیران
- سعادت ، طالع
- جاه ، مکنت
- مدد، کمک
کرانه می کند
- کرانه کردن
- به انتها رسانیدن
- دوری جستن
- به یک سو شدن . تخلف کردن
- فارغ نشستن