کمان سخت که داد آن لطیف بازو را
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/کمان-سخت-که-داد-آن-لطیف-بازو-را

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

  1. کمان سخت که داد آن لطیف بازو را

    که تیر غمزه تمامست صید آهو را

  2. هزار صید دلت پیش تیر بازآید

    بدین صفت که تو داری کمان ابرو را

  3. تو خود به جوشن و برگستوان نه محتاجی

    که روز معرکه بر خود زره کنی مو را

  4. دیار هند و اقالیم ترک بسپارند

    چو چشم ترک تو بینند و زلف هندو را

  5. مغان که خدمت بت می کنند در فرخار

    ندیده اند مگر دلبران بت رو را

  6. حصار قلعه باغی به منجنیق مده

    به بام قصر برافکن کمند گیسو را

  7. مرا که عزلت عنقا گرفتمی همه عمر

    چنان اسیر گرفتی که باز تیهو را

  8. لبت بدیدم و لعلم بیوفتاد از چشم

    سخن بگفتی و قیمت برفت لؤلؤ را

  9. بهای روی تو بازار ماه و خور بشکست

    چنان که معجز موسی طلسم جادو را

  10. به رنج بردن بیهوده گنج نتوان برد

    که بخت راست فضیلت نه زور بازو را

  11. به عشق روی نکو دل کسی دهد سعدی

    که احتمال کند خوی زشت نیکو را

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

  • غمزه

    غمزه
    اشاره با چشم و ابرو
    پلک زدن از روی ناز و کرشمه
    در اصطلاح عاشقان، کنایت از عدم التفات است.
    دراصطلاح تصوف، بمعنی فیض و جذبه ٔ باطن است که نسبت به سالک واقع شود.
  • جوشن

    جوشن
    خفتان.سلاحی باشد غیر زره چه زره تمام از حلقه است و جوشن حلقه و تنگه ٔ آهن هم باشد.
  • مغان

    مغ
    مغان
    مغ به معنی پیشوای دین زرتشتی است و مغان، جمع آن. مغان در اصل قبیله ای از قوم ماد بودند که مقام روحانیت منحصراً به آنان تعلق داشت . آنگاه که آیین زرتشت بر نواحی غرب و جنوب ایران یعنی ماد و پارس مستولی شد مغان پیشوایان دیانت جدید شدند.