کاربردهای جوشن
-
چه یاری کند مغفر و جوشنم
چو یاری نکرد اختر روشنم
-
به نامردی از هم بدادیم دست
چو ماهی که با جوشن افتد به شست
-
به روز اجل نیزه جوشن درد
ز پیراهن بی اجل نگذرد
-
کرا تیغ قهر اجل در قفاست
برهنه ست اگر جوشنش چند لاست
-
تو خود به جوشن و برگستوان نه محتاجی
که روز معرکه بر خود زره کنی مو را
-
سعدی اگر جزع کنی ور نکنی چه فایده
سخت کمان چه غم خورد گر تو ضعیف جوشنی
-
کنون بند بگشای از جوشنم
برهنه نگه کن تن روشنم
-
چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن
تیرباران قضا را جز رضا جوشن مکن
-
جرعه زراب است بر خاکش مریز
خاک مرد آتشین جوشن کجاست