انصاف

انصاف
عدل، داد، راستی
1

کاربردهای انصاف

  • آخر نه دل به دل رود انصاف من بده

    چونست من به وصل تو مشتاق و تو ملول

  • اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم

    قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم

  • انصاف راه خود ز سر صدق داده‌ای

    بر درد نارسیده و درمانت آرزوست