بری

بری
بیگناه، مبری، پاک، بیزار
1

کاربردهای بری

  • ز بهر بیهده از راستی بری نشدن

    برای خدمت تن روح را نفرسودن

  • بری ذاتش از تهمت ضد و جنس

    غنی ملکش از طاعت جن و انس

  • گفت کاهل کاین چه کار سرسریست

    آسمان زین کار کردنها بریست