کاربردهای بن
-
کز من نه دگر بیخ و بنی ماند و نه شاخی
از تیشه هیزم شکن و اره نجار
-
مهرگیاه عهد من تازه ترست هر زمان
ور تو درخت دوستی از بن و بیخ برکنی
-
فتح بدندان دیتش جان کنان
از بن دندان شده دندان کنان
-
از بن دندان سر دندان گرفت
داد بشکرانه کم آن گرفت
-
چو بنشیند ازیشان سپهبد سخن
یکی نامور نافه افکند بن
-
سخن را سرست ای خردمند و بن
میاور سخن در میان سخن